تغییر مسیر انرژی جهانی به نفع چین
تغییر مسیر انرژی جهانی به نفع چین؛ امضای توافق خط لوله گازی «قدرت سیبری ۲» میان روسیه و چین، نهتنها نشانهای از تعمیق روابط انرژی میان دو قدرت شرقی است، بلکه میتواند نظم جریان گاز طبیعی جهانی را دگرگون کرده و موقعیت اروپا و آمریکا را در بازار انرژی تضعیف کند.
بهگزارش صنعتصنف، توافق خط لوله گازی «قدرت سیبری ۲» که اخیراً توسط رؤسای جمهور روسیه و چین امضا شد، یکی از مهمترین خروجیهای دیدار دو رهبر در اوایل ماه جاری بود. این توافق که سالها در مرحله مذاکره قرار داشت، اکنون به مرحله اجرایی نزدیک شده و قرار است حجم صادرات گاز روسیه به چین را به بیش از ۱۰۰ میلیارد متر مکعب در سال برساند؛ رقمی معادل صادرات برنامهریزیشده روسیه به اروپا از طریق خط لوله نورد استریم ۲ که اکنون متوقف شده است.
این تحول در حالی رخ میدهد که اتحادیه اروپا متعهد شده واردات انرژی از روسیه را طی دو سال آینده بهطور کامل متوقف کند، هرچند همچنان از مسیر ترکاستریم و واردات LNG روسیه، وابستگیهایی باقی مانده است.
تحلیلگران معتقدند این توافق گازی، ضربهای به جاهطلبیهای انرژی آمریکا و امنیت انرژی اروپا وارد خواهد کرد. در حالی که تولیدکنندگان گاز آمریکا در حال توسعه ظرفیتهای LNG در منطقه گلف کاست هستند، چین با دسترسی به گاز خط لولهای ارزانتر از روسیه، از واردات LNG آمریکا فاصله گرفته است. این کشور از بهار گذشته، در پی تنشهای تعرفهای با واشنگتن، واردات LNG از آمریکا را متوقف کرده است.
از سوی دیگر، اروپا که بزرگترین بازار LNG آمریکا محسوب میشود، با چالشهای جدی در زمینه قیمت انرژی مواجه است. هزینههای بالای انرژی، رقابتپذیری صنایع اروپایی را کاهش داده و در مقابل، چین با بهرهگیری از انرژی ارزانتر، موقعیت خود را در بازارهای جهانی تقویت کرده است. این تفاوت ساختاری در هزینه انرژی، بهویژه در حوزه تولید صنعتی، میتواند به تثبیت برتری چین در رقابت جهانی منجر شود.
در همین حال، دولت ترامپ که توافق روسیه و چین را تهدیدی برای دستور کار تسلط انرژی خود میداند، با چالشهایی در زمینه حفظ بازارهای صادراتی LNG مواجه شده است. افزایش تقاضای داخلی در آمریکا، بهویژه با رونق مراکز داده، میتواند قیمت گاز را در بازار داخلی بالا ببرد و صادرات LNG به اروپا را پرهزینهتر کند.
بر اساس گزارش اویل پرایس، این شرایط ممکن است اروپا را به سمت منابع جایگزین گاز از طریق خط لوله، مانند آسیای مرکزی، سوق دهد. با این حال، تحقق چنین سناریویی نیازمند سرمایهگذاریهای سنگین، توافقات ژئوپلیتیکی و توسعه زیرساختهای جدید است.
ثبت دیدگاه