وظیفه‌ام را به دریا و دریانوردی ادا کردم

وظیفه‌ام را به دریا و دریانوردی ادا کردم

وظیفه‌ام را به دریا و دریانوردی ادا کردم؛ باید با ابزارهایی چون سینما، تلویزیون، رسانه‌های جمعی، شبکه‌های اجتماعی و کتاب، سطح اطلاع و دانش مردم را درباره دریا و حرفه‌ دریانوردی ارتقا دهیم.

به گزارش ، شاید کمتر کسی بداند سیروس کهوری‌نژاد، بازیگر جنوبی شناخته‌شده در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون، روزگاری شاغل شعبه کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در بندرعباس بوده و از سال 1364 تا 1369 در واحد روابط عمومی کار می‌کرده است.

او سوپروایزر کشتی هم بوده و در اسکله نیز کار کرده است. کهوری‌نژاد به دلیل علاقه‌اش به هنر از سال 1365 فعالیت‌های هنری خود را آغاز می‌کند و در این سال‌ها بازیگری در سینما، تئاتر و تلویزیون، عکاسی، کارگردانی فیلم و تئاتر، فیلمنامه‌نویسی و حتی ساخت فیلم بلند سینمایی را هم تجربه کرده است که البته برای فیلم خود در حال گرفتن پروانه ساخت است.

سفر دریایی چند ماهه او در سال 1372 برای بازی در فیلم «بیا با من» به کارگردانی مهدی ودادی که داستان کاپیتان یک کشتی به نام آقای فروزش را روایت می‌کند، برایش نقطه عطفی در زندگی و کار بوده است و آن را اتفاق خاص زندگی‌اش می‌داند.

کتابی به نام «حکایت گَلبَت»
کهوری‌نژاد در گفت‌وگو با ماهنامه «بندر و دریا»، دریا و اقیانوس را عجیب، دیدنی و رمز‌آلود توصیف می‌کند و درباره ساخته‌های هنری با موضوع دریا و بندر بر این باور است که به رغم خلق آثاری همچون «ناخدا خورشید» و «کشتی آنجلیکا» اما در این حوزه کم‌کاری شده است.

او به نگارش کتاب خود با نام «حکایت گَلبَت» هم اشاره می‌کند و با بیان اینکه «گلبت»، نام یک لنج و البته خاندانی در بندر کُنگ است، می‌گوید در این کتاب که سفرنامه‌ای به شکل رمان است، در حال نگارش تاریخ دریانوردی است و تلاش کرده زحمات ناخدایان ایرانی را در آن شرح دهد. کهوری‌نژاد به صراحت می‌گوید با نوشتن حکایت گلبت، وظیفه‌اش را به دریا و دریانوردی ادا کرده است.

سیروس کهوری‌نژاد با بیان اینکه به عنوان مسافر و در یک مسافرت دریایی بلندمدت، سختی‌ها و مصائب، همچنین زیبایی‌ها و جذابیت‌های حرفه دریانوردی را از نزدیک دیده و لمس کرده است، یادآور می‌شود دریانوردان برای کار و مأموریتی که موظفند روی دریا و کشتی انجام دهند، دوره‌های آموزش تخصصی لازم را می‌گذرانند. از طرفی کاملاً به اصول و قوانین کشتیرانی و نگهداری کشتی آگاهند.

این هنرمند و بازیگر سینما و تلویزیون که اصالتاً بندرعباسی و از ساحل‌نشینان خلیج‌فارس است، با بیان اینکه همه تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌های مسئولان کشور، گرایش به خشکی دارد و سواد و فرهنگ عمومی مردم کشور درباره دریا و دریانوردی ناچیز است، تأکید می‌کند: باید با ابزارهایی چون سینما، تلویزیون، رسانه‌های جمعی، شبکه‌های اجتماعی و کتاب، سطح اطلاع و دانش مردم را درباره دریا و حرفه‌ دریانوردی ارتقا دهیم.

بازیگر سریال «یوسف پیامبر» با اعلام اینکه برپایی گالری‌های نقاشی و نگارش کتاب‌های تاریخی درباره نحوه شکل‌گیری و نامگذاری شهر بندرعباس و چگونگی بازپس‌گیری هرمز از اسپانیایی‌ها در زمان امام‌قلی خان، ذهن و زبان عامه مردم و به خصوص اهالی فرهنگ را با داستان‌های دریا آشنا و مأنوس می‌کند، می‌گوید: از زمان هخامنشیان، حمل‌ونقل کالاهای سنگین و بسیار بزرگ که جابه‌جایی آنها امکان پذیر نبوده، توسط دریانوردان ایرانی سابقه داشته است.

کهوری‌نژاد با تأکید بر اینکه اگر کشتی و کشتیرانی نبود، احتمالا نیمی از مردم جهان از گرسنگی تلف می‌شدند، اضافه می‌کند: اسکله بندر شهید رجایی در بندرعباس به صورت شبانه‌روزی در حال فعالیت و خالی کردن محموله‌‌های گوناگون غذایی و غیرغذایی است که بیشتر مردم از آن بی‌اطلاعند.

تنگه هرمز قلب جهان است
بازیگر سریال «مختارنامه» با بیان اینکه در هر بار خالی و پر شدن یک شناور تجاری در بندر، تقریباً ۳۵ ارگان دولتی در رتق و ‌فتق آن دخالت دارند، اظهار می‌کند: جدا از اطلاعات تخصصی و ریز در حوزه دریانوردی که به درد عامه مردم نمی‌خورد اما دانستن اینکه تنگه هرمز قلب جهان است و یک موقعیت فوق‌العاده استراتژیک برای ما ایرانیان محسوب می‌شود، برای کودکان، نوجوانان و جوانان کشورمان بسیار مهم و حیاتی است.

استاد دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به جای خالی پژوهش تاریخی درباره تاریخ دریانوردی ایرانیان خاطرنشان می‌کند: قصه‌ها و روایت‌های ناخداهای ایرانی در سفرهای دور و نزدیک‌شان در خلیج‌فارس بسی خواندنی و شنیدنی است.

کهوری‌نژاد یادآوری می‌کند: به‌تازگی تحقیق و پژوهشی درباره مخاطرات دریانوردان قدیم ایران به دریاهای دور را در دست انجام دارم و عنوان این کتاب را «حکایت گَلبَت» گذاشته‌ام. گلبت همان شناور چوبی و لنج در زبان مردم جنوب است. در این کتاب، خاطرات ناخداهای قدیمی خلیج‌فارس در سفرهای متعددشان از جمله به کشورهای همجوار ایران در حاشیه خلیج‌‌فارس را آورده‌ام.

این مدرس دانشگاه ادامه می‌دهد: یکی از ناخداها در کتاب حکایت گلبت، یوسف گلبت است که برخلاف اسلافش، برای نخستین‌بار از دریای عمان به اقیانوس و زنگبار سفر می‌کند و به این ترتیب نقشه‌ها و راه‌های دریایی را باز می‌کند و به این شکل، تجارت دریایی را در ایران بنیان می‌نهد.

او درباره بخشی از محتوای این کتاب تاریخی دریایی که به داستان ناخداهای گذشته در سفر به زنگبار می‌پردازد، تصریح می‌کند: بعدها و پس از سفر یوسف گلبت، ناخداهای دیگری از حاشیه خلیج‌فارس فراتر می‌روند و در سفرشان به زنگبار چوبی به اسم «کندل» را که ضدزنگ بود با خودشان به ایران می‌آورند. با ورود این چوب به جنوب ایران، آن هم جایی که حتی تیر‌آهن از شدت رطوبت هوا زنگ می‌زند و می‌پوسد، معماری جنوب ایران از آبادان تا چابهار تغییر می‌کند.

این بازیگر جنوبی سینما و تئاتر کشورمان امیدوار است با کمک و پشتیبانی سازمان بنادر و دریانوردی، کتاب حکایت گلبت را به‌زودی چاپ و منتشر کند و سهمی هر چند ناچیز در گسترش سواد و فرهنگ دریایی در میان مردم ایران داشته باشد.

منبع: ماهنامه بندر و دریا
 

ثبت دیدگاه

شکیبا باشید ...