بانکداری باز یا بانکداری بسته!
بانکداری باز یا بانکداری بسته!؛ امروزه بانکها در حال کار روی بازاریابی چرخه عمر و ایجاد محصولات برای مراحل مختلف زندگی مشتریان خود هستند و به نیازهای جوانترین نسل مشتریان نیز پاسخ میدهند.
به گزارش صنعتصنف، سیدمحمدحسین استاد، مدیر روابط عمومی بانک ایرانزمین در سرمقاله شماره 68 نشریه «ارتباط ایرانزمین» به بررسی نئوبانکها و لزوم ایجاد زیرساختها برای بانکداری باز پرداخته که در ادامه میخوانید.
اگر بپذیریم فلسفه وجودی هر سازمان مشتریمحور، مدل کسبوکاری آن است، بانکها نیز باید در جایگاه سازمانهای رقابتپذیر، مدل کسبوکار خود را به اقتضای شرایط و مشتریانشان طراحی و اجرا کنند. در این فرصت کوتاه و باتوجه به نزدیک شدن به پایان سال 1402 لازم میدانم درباره وضعیت حال حاضر بانکداری کشور به دو نکته ظریف اشاره کنم.
نخست: چندی است در اغلب رسانههای کشور مقالاتی جذاب درباره نئوبانک، بانکداری تمامدیجیتال، بانکداری باز، بانکداری پلتفرمی، بومهای کسبوکار و... نوشته میشود بیآنکه به اندازه کافی درباره آمادهسازی زیرساختهای اولیه آن صحبت به میان بیاید. از طرفی متولیان امر همچنان در این زمینه دست به عصا هستند و با منطق تأمین امنیت کاربران و مشتریان از ورود جدی به موضوعات مطرح شده سر باز میزنند.
پرسشی که در این زمینه پیش میآید این است که نه کشورهای اروپایی، همین کشورهای همسایه خودمان چگونه توانستهاند از این چالش عبور و بانکداری باز، دیجیتال و... را به نحو شایسته در بدنه اقتصاد خود پیادهسازی کنند و جا بیندازند؟! آیا زمان ورود جدی به این مقوله تحولآفرین در کشور فرا نرسیده است؟ آیا چند نهاد مالی خصوصی و حتی دولت به تنهایی میتوانند بار عظیم این مسئولیت خطیر را بر دوش بکشند؟ چطور ممکن است بدون وجود زیرساختهای اولیه که بهطور مشخص معطوف به ارائه خدمت هستند، سازههای سنگین بانکداری باز را در کشور بنا کرد؟ به این پرسشها باید در اسرع وقت و به قصد ایجاد تحول در صنعت بانکداری کشور، پاسخ داده شود.
دوم: در دهههای اخیر رواج کارتهای بانکی یک انقلاب در کسبوکار بانکی به شمار میرفت زیرا هنوز نسل مشتریان قدیمیتر بانکها تمایل داشتند همچنان از اسکناس در معاملات خود استفاده کنند.
امروز نیز نئوبانکها و خدماتی که ارائه میکنند، تحولی شگرف در کسبوکار بانکی ایجاد کردهاند. اگر به چرایی ایجاد و گسترش نئوبانکها بنگریم، متوجه خواهیم شد که کسبوکارها در دهه اخیر به طرز قابل توجهی تحت تأثیر نوآوریهای دیجیتالی قرار گرفتهاند و بانکها نیز از این موضوع مستثنی نبودهاند. با وجود این اگر بپذیریم فلسفه وجودی هر سازمان مشتریمحور، مدل کسبوکاری آن است، بانکها نیز باید در جایگاه سازمانهای رقابتپذیر، مدل کسبوکار خود را به اقتضای شرایط و مشتریانشان طراحی و اجرا کنند.
بیشتر تلاشها و ابداعاتی که در طراحی و توصیف مدلهای کسبوکار صورت گرفتهاند بهطور عمده بر مدلسازی منطق کسبوکار نوآورانه تمرکز دارند در حالیکه در این مسیر، بهتر است پیش از پرداختن به کسبوکار نئوبانکها به مرور بازاریابی نسلهای مشتریان پرداخته شود.
این نکته را نیز نباید از یاد برد که امروزه بانکها در حال کار روی بازاریابی چرخه عمر و ایجاد محصولات برای مراحل مختلف زندگی مشتریان خود هستند و به نیازهای جوانترین نسل مشتریان نیز پاسخ میدهند و با دوراندیشی درباره اینکه کودکان امروز صاحبان کسبوکارهای آینده هستند، لازم است بانکها بر دو نسل زد و آلفا بهطور ویژه تمرکز کنند چراکه نقطه اشتراک میان این دو نسل در علاقه بالای آنها به فناوری است. به این ترتیب یکی از ابزارهای پاسخگویی به نیازهای این دو نسل، ایجاد نئوبانکهاست.
با این همه، مسألهای که همچنان اصرار دارم بر آن انگشت بگذارم این است که آیا میتوان گفت ما از بانکداری بسته عبور کردهایم و به مرزهای روشن بانکداری باز رسیدهایم؟
ثبت دیدگاه