توسعه صنعتی، اصلِ در حاشیه
توسعه صنعتی، اصلِ در حاشیه؛ مدیریت درست کلان در حوزه منابع برای رسیدن به توسعه صنعتی پایدار کشور اصل مهمی است که در سالیان گذشته به حاشیه رفته و مورد بیمهری قرار گرفته است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صنعتصنف، پروا سلطانی، مدیرعامل پرسال در یادداشتی به مناسبت روز صنعت و معدن به واکاوی ابتداییترین دلایل نداشتن توسعه صنعتی متوازن در کشور پرداخته است که در ادامه میخوانید.
صنعت و توسعه صنعتی در کشور تعریف مشخصی دارد؛ از یک سو، توسعه صنعتی مبتنی بر بازار مصرف داخلی و خارجی و از سوی دیگر، وابسته به منابع طبیعی موجود در کشور است. بخش بازار، همیشه بخش وسوسهانگیز و محرک توسعه صنعتی و بخش منابع، موضوع استراتژیک توسعه صنعتی بوده است. با نگاهی به توزیع ناهمگن واحدهای صنعتی در کشور، از کارگاههای خرد گرفته تا واحدهای کلان صنعتی چون صنایع پتروشیمی و فولادسازی، درمییابیم که مهمترین اصول توسعه صنعت در کشور مغفول مانده است.
در ادامه به بررسی چگونگی استفاده از منابع طبیعی در کشور پرداختهام.
گاز
ایران با داشتن 17 درصد از منابع گازی دنیا که همزمان با نخستین منابع نفتی در کشور و نزدیک به یک قرن پیش کشف شده، از مهمترین منابع طبیعی برای توسعه صنایع پتروشیمی برخوردار است؛ اما هنوز نتوانسته جایگاه مناسبی در سطح جهانی این صنعت برای خود ایجاد کند و سالیان سال، این منبع طبیعی ارزشمند به بهایی بسیار پایین عرضه شده است. به ترتیبی که ایران چهارمین مصرفکننده بزرگ گاز در دنیا است، اما هرگز موفق به ارزشآفرینی همپای این میزان از مصرف خود نشده است.
علاوهبر این و بنا به دلایل روشن ناشی از تحریم، ظرفیت استخراج از میادین گازی هم توسعه چندانی نداشته است. هماکنون برای توسعه صنایع پتروشیمی در کشور مجوزها در صف تخصیص گاز معطل ماندهاند و مسئولان ناتوان از تصمیمگیری نمیتوانند پاسخی برای تخصیص گاز به مصارف خانگی یا مصارف صنعتی بدهند. ناگفته نماند که گاز بهعنوان سوخت در دسترس سایر صنایع نیز نقش بسیار مهمی دارد و توزیع آن از یک سو و ایجاد ظرفیت برداشت از میادین گازی از سوی دیگر، مدیریت بسیار هوشمندانهای را میطلبد؛ چیزی که در سالیان گذشته قربانی سوءمدیریت و بازیهای سیاسی شده است.
آب
همگی میدانیم کشور دچار بحران کمبود آب است و این بحران به دلایل اقلیمی و مهمتر از آن مدیریت اسفناک، روزبهروز در حال بزرگتر شدن است. بسیاری از صنایع مادر همچون فولادسازی نیاز به آب فراوان دارد. اگر به پراکندگی واحدهای فولادسازی کشور نگاهی بیندازیم، در کمال تعجب خواهیم دید که به جز دو یا سه واحد فولادسازی، دیگر واحدها در استانهای خشک یا کمآب کشور بنا شده است. این واحدها هماکنون باعث چالش جدی بحران آب در جامعه محلی خود شدهاند و دیریازود با ازدستدادن منابع آبی در اختیار، چارهای جز جابهجایی با صرف هزینههای بسیار هنگفت یا تعطیلی نخواهند داشت.
صنایع آببر دیگر نیز از این قاعده مستثنی نیستند؛ آنچنان که به نظر میرسد در توسعه صنعتی کشور به کمترین چیزی که توجه شده، میزان آب مصرفی صنایع بوده است! ناگفته نماند مادامی که منابع کشور به بهای ناچیزی در اختیار صنعت قرار گیرد، مبنای تصمیمگیری صاحبان کسبوکار هم براساس معیارهای دیگری خواهد بود. بهعنوان نمونه، در صنایع معدنی تکنولوژی فراوری هم بهصورت آببر و هم بهصورت خشک در دسترس است. اما ازآنجاییکه آب در کشور ما به بهای پایینی در اختیار قرار میگیرد، صاحبان کسبوکار تکنولوژی آببر – که ارزانتر است – را انتخاب کرده و میکنند و هنوز هم اراده جدی برای کنترل این دست از مجوزها در صنعت دیده نمیشود. چنانچه نگاه توسعه پایدار در تصمیمگیریها جاری باشد، ازدستدادن منابع گرانبهای کشور و هزینههای گزاف دوبارهکاریهای ناشی از آن، صرف توسعه صنعتی پایدار و ارزشآفرین خواهد شد.
منابع معدنی
ایران از نظر ذخایر و تنوع مواد معدنی در دنیا در جایگاه دهم قرار دارد. اما در این بخش هم توسعه صنعتی جدی اتفاق نیفتاده است. از مهمترین دلایل آن میتوان به کاستیهای موجود در حوزه اکتشاف اشاره کرد. گزارش حاصل از بررسی میزان بلوغ حوزه معدن در کشورهای مختلف نشان میدهد که بهازای هر 1 دلار سرمایهگذاری در حوزه اکتشاف، 8 دلار ارزشافزوده در حوزه صنایع معدنی به دست خواهد آمد. اگرچه در چند سال گذشته به این بخش کمی بیشتر توجه شده است، اما ناباورانه بسیاری از شرکتهای بزرگ دولتی و شبهدولتی با قصد بزرگتر کردن قلمرو خود در حوزه معدن پا در این میدان نیز گذارده و پهنههای بزرگ معدنی را به نام و تصرف خود درآوردهاند، حال آنکه دیگر فعالیتهای زنجیره ارزشافزوده معدن ازجمله استخراج و فرآوری اندر خم یک کوچه مانده است! بخش خصوصی هم که قصد فعالیت جدی در این بخش را داشته باشد، با بروکراسی پیچیده و زمانبری روبرو است؛ بهگونهای که در بهترین شرایط، از ثبت یک محدوده معدنی تا فعالکردن آن بهمنظور استخراج و فرآوری دو سال به طول خواهد انجامید و این فرایند نیاز به گرفتن استعلامات و تأییدیههای 4 ارگان دولتی دارد. جای تأسف است که ارگانهای مختلف دولتی بهجای درنظرگرفتن امتیازهایی برای سرعت بخشیدن به توسعه صنعتی در حوزه معدن، تنها یکی پس از دیگری شرایط را سختتر و سختتر میکنند.
جنگلها
از دیگر منابع طبیعی کشور میتوان به پوشش سبز گیاهی یا جنگلها اشاره کرد. چوب درختان ماده اولیه تولید خمیرکاغذ، مقوا و محصولات بهداشتی است. ایران با داشتن پوشش سبز محدود، کشور مناسبی برای تولید این محصولات نیست. اما شمار واحدهای صنعتی تولید این محصولات در تمام سالهای گذشته رو به افزایش بوده است. محصولاتی که نهتنها نیاز به چوب درختان دارند، بلکه نیازمند آب قابلتوجهی نیز برای تولید هستند. عجیبتر اینکه دولت با عزم راسخ و سرعت بیشتری به کسانی که در این حوزه قصد توسعه داشته باشند، مجوزها و یارانههای موردنیاز را عطا میکند!
تجهیزات و تکنولوژی
به منابع بالا، دردسترسبودن تکنولوژی روزآمد دنیا را هم بیفزایید که با تأسف فراوان در سالهای گذشته و به دلیل تحریمهای غرب، امکان بهروزرسانیشان در صنایع داخلی با مشکلات و سختیهای فراوانی روبرو بوده و روزبهروز در حال فرسودهتر شدن است یا در بهترین حالت، سازگاری مناسبی با محیطزیست نداشته و از حیث مصرف آب و انرژی یا تولید آلودگی هنوز بهینه نشده است.
در پایان، لازم میدانم بر لزوم مدیریت صحیح کلان در حوزه منابع برای رسیدن به توسعه صنعتی پایدار کشور تأکیدی دوباره داشته باشم. اصلی مهم که در سالیان گذشته به حاشیه رفته، مورد بیمهری بسیار قرار گرفته و حالوروز صنعت و اقتصاد کشوری اینگونه ثروتمند را به چنین روزی انداخته است؛ آنچنان که فقر در آن روزبهروز فراگیرتر و بیشتر میشود.
ثبت دیدگاه