افزایش شکاف فقر فقرا در 1400
افزایش شکاف فقر فقرا در 1400؛ در حالیکه تعداد افرادی که زیر خط قرار دارند در سالهای 1399 و 1400 باهم مساوی هستند اما وضعیت معیشت فقرا در سالی که شکاف فقر بیشتر شده، بدتر شده است
به گزارش پایگاه خبری صنعتصنف، در سال 1400 خط فقر سرانه متوسط کشوری با رشد حدود 50 درصدی نسبت به سال 1399 به میزان حدود یک میلیون و هفتصد هزار تومان رسیده است. همچنین برآورد میشود این عدد در شهریور 1401 به دو میلیون و 850 هزار تومان رسیده باشد که بنابراین خط فقر برای یک خانوار چهارنفره در این زمان برابر با هفت میلیون و 700 هزار تومان خواهد بود.
دفتر مطالعات رفاه اجتماعی معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ادامه انتشار سلسله گزارشهای این دفتر در قالب گزارشهای تخصصی حوزه رفاه اجتماعی و در ادامه مجموعه گزارشهای فقر، گزارش 119 خود با عنوان «مجموعه گزارشهای فقر: پایش فقر در سال 1400» را منتشر کرد.
بنابر اعلام دفتر مطالعات رفاه اجتماعی، باتوجه به وجود تورم در کشور، نمایی بودن خط فقر امری طبیعی بوده و بنابراین افزایش خط فقر در سال 1400 نمیتواند به تنهایی معیاری برای کاهش رفاه خانوار کمدرآمد و گسترش فقر باشد. بهویژه اینکه در سال 1400 شاهد رشد اقتصادی مثبت در کشور بودهایم. یعنی در صورتیکه درآمدهای خانوار، مطابق و یا بیش از خط فقر رشد کند، در این صورت بهبود در وضعیت رفاهی رخ داده اســت.
درحقیقت تغییرات عدد خط فقر به تنهایی نمیتواند معیار و ملاکی برای تغییرات رفاه باشد باشد، بلکه تغییرات وضعیت درآمدی خانوار در مقایسه با خط فقر است که میتواند مبنایی برای قضاوت درباره وضعیت معیشت خانوار باشد.
فاصله 80 حداقل دستمزد با خط فقر
یکی از متغیرهایی که بهطور معمول با خط فقر مقایسه میشود، حداقل دستمزد است؛ در نمودار 14 خط فقر خانوار سه نفره (متوسط بعد خانوارهای کشور) با حداقل دستمزد مقایسه شده است. برای سالهای 1390 تا 1392 حداقل دستمزد زیر خط فقر بوده و در سال 1397 نیز تقریبا برابر با خط فقر شده است.
در سالهای 1399 و 1400 حداقل دستمزد خانوار سهنفره حدود 10 درصد بیش از خط فقر آن خانوار بوده است که نشان میدهد درصورتیکه دریافتی خانوار به میزان حداقل دستمزد مصوب دولت باشد میتواند آنان را از فقر مطلق مصون کند.
اما نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که حداقل دستمزد تعیین شده در هر سال برای همه مناطق کشور یکسان است. در حالیکه وجود تفاوتهای منطقهای سبب میشود خط فقر در استانها و شهرهای مختلف متفاوت بوده و همچنین بین مناطق شهری و روستایی آن اختلاف زیادی وجود داشته باشد.
تفاوت خط فقر باعث میشود در برخی مناطق حداقل دستمزد پوشش بیشتر و در برخی دیگر پوشش کمتر داشته باشد.
همانطور که در نمودارهای 15 و 16 مشخص است در مناطق روستایی حداقل دستمزد در سال 1400، خط فقر را پوشش میدهد، اما طبق نمودار 16 در مناطق شهری تهران، رشت، شیراز، اصفهان، بندرعباس و کرج حداقل دستمزد زیر خط فقر قرار دارد.
از سوی در سال گذشته در حالیکه هزینههای زندگی و همچنین بهرهوری نیروی کار در نقاط مختلف کشور یکسان نیست، نمیتوان حداقل دستمزد یکسان برای همه نقاط کشور در نظر گرفت. این موضوع باعث رشد اشتغال غیررسمی در مناطق با هزینههای پایینتر و فقر شاغلان در مناطق با هزینههای بالاتر میشود. بهعنوان نمونه خط فقر خانوار سه نفره در شهر تهران 80 درصد بیش از حداقل دستمزد است اما در نقاط شهری سیستان و بلوچستان حداقل دستمزد 1.5 برابر خط فقر است. بنابراین سیاست تعیین حداقل دستمزد کشوری نمیتواند در کشور ایران سیاست مناسبی باشد.
دیگر اینکه هرچند خط فقر با حداقل دستمزد مقایسه میشود اما این به آن معنا نیست که اگر حداقل دستمزد بالاتر از خط فقر بود میتوان امیدوار بود که حداقل دستمزد در مقادیر مناسبی تعیین شده است. زیرا اصولا قرار نیست مزد کارگر به نحوی باشد که از سقوط به فقر جلوگیری کند بلکه به قاعده افراد انتظار دارند که با اشتغال به یک کار تماموقت و دریافت دستمزد، از رفاه نسبی برخوردار باشند نه اینکه معیشتی در مرز فقر داشته باشند.
فاصله فقرا با خط فقر کم نشد
به گزارش صنعتصنف، در نمودار 17 نرخ و شکاف فقر از سال 1390 به بعد نشان داده شده است؛ نرخ فقر از سال 1397 به بعد همزمان با دور دوم تحریمها و همچنین رشد شدید تورم، رو به افزایش گذاشته و در سال 1399 به بالاترین مقدار خود یعنی 31 درصد رسیده است. کاهش نرخ تورم، رشد اقتصادی و اضافه شدن ۱۸۵ هزار نفر به تعداد شاغلان کل کشور، باعث شده تا در سال 1400 نرخ فقر حدود 0.84 واحد درصد کاهش یافته و به 30.44 درصد برسد. باتوجه به عدد 30.5 درصدی سال 1400 برای نرخ فقر، کمتر از 26 میلیون نفر از جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارند که به نسبت سال 1399 کمی کاهش داشته است.
در کنار نرخ فقر، شکاف فقر نیز در نمودار 17 نشان داده شده است؛ شکاف فقر متغیر دیگری است که در کنار شدت فقر قرار میگیرد و فاصله فقرا تا خط فقر را نشان میدهد. یعنی در حالیکه نرخ فقر عنوان میدارد که چند درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند، شکاف فقر محاسبه میکند که فقرا چه میزان با خط فقر فاصله دارند. بهعنوان نمونه ممکن است نرخ فقر در دو سال باهم برابر باشند، اما شکاف فقر در یکی بیشتر از دیگری باشد. یعنی تعداد افرادی که زیر خط قرار دارند در دو سال باهم مساوی هستند اما وضعیت معیشت فقرا در سالی که شکاف فقر بیشتر شده، بدتر شده است.
آنچه از نمودار 17 برای تغییر در وضعیت معیشت فقرا به دست میآید این است که به نظر میرسد رشد اقتصادی سال 1400 و تعداد مشاغل جدید ایجاد شده، منجر به بهبود وضعیت معیشت متوسط ایرانیان شده است. این امر توانسته وضعیت معیشت افرادی که حول و حوش خط فقر بودند را نیز بهبود بخشد و به مقدار اندکی (در حدود 700 هزار نفر) از جمعیت فقرا بکاهد، اما همزمان از شکاف فقر کاسته نشده و حتی 0.01 واحد درصد نیز به آن اضافه شده است. یعنی وضعیت فقرا (افراد زیر خط فقر) به طور متوسط نسبت به سال گذشته بهبود نیافته و فقرا نتوانستند فاصله خود با خط فقر را کمتر کنند.
در نمودار 18 روند نرخ فقر به تفکیک مناطق شهری و روستایی مشخص شده است. مطابق این نمودار، نرخ فقر در مناطق روستایی از سال 1392 به بعد همواره بیش از مناطق شهری بوده است. کمتر بودن نرخ فقر در مناطق روستایی در سالهای 1390 و 1391 نسبت به مناطق شهری میتواند ناشی از اثر توزیع یارانه نقدی مساوی به همه مردم در آن سالها باشدکه اثر آن بر نرخ فقر در مناطق با هزینههای پایینتر (مناطق روستایی) به مراتب بیشتر است.
گزارش: دانش پورشفیعی
ثبت دیدگاه