دارویار روی کاغذ طرح خوبی است

دارویار روی کاغذ طرح خوبی است

دارویار روی کاغذ طرح خوبی است؛ مدیرکل صنایع غذا و داروی وزارت صنعت، معدن و تجارت می‌گوید که دقت نشد اساسی‌ترین موضوع و گلوگاه کلیدی طرح دارویار، تامین مالی صنعت دارو است نه قیمتگذاری که یک شبه تعیین و اعلام می‌شود. 

به گزارش ، علیرضا شه‌پرست با تأکید بر اینکه وزارت صمت به‌طور همه‌جانبه از فارمکس ایران حمایت می‌کند یادآور می‌شود که دارویار روی کاغذ طرح خوبی بود، اما این طرح پیوست‌هایی هم دارد.

شه‌پرست، دانش‌آموخته کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک و دکترای مدیریت کسب‌وکار در حوزه مهندسی مالی از دانشگاه امیرکبیر است. او بیشتر در حوزه مالی فعالیت کرده و قبل از این پست دولتی، چند سالی در بخش‌های خصوصی صنعت دارو مشغول به کار بوده است.

در ادامه مشروح گفت‌وگو با مدیرکل صنایع غذا و داروی وزارت صنعت، معدن و تجارت را که در کتاب «مجموعه گفت‌وگوی مدیران دارویی ایران در سال ۱۴۰۱» به چاپ رسیده است، می‌خوانید.

در ابتدا دفتر صنایع غذا و داروی وزارت صمت را معرفی و از اهداف، وظایف، خدمات و فعالیت‌های آن بگویید.

ساختار جدید وزارتخانه بیشتر از یکسال پیش استقرار پیدا کرد. در ساختار گذشته، حوزه دارو تحت یک اداره یا گروه، ذیل دفتر غیرفلزی معاونت صنایع وزارت صمت پیگیری می‌شد. به همین دلیل حوزه غذا و دارو در وزارت صمت مغفول می‌ماند. از آذرماه 1400 یک اداره کل تخصصی تشکیل شد به‌عنوان دفتر صنایع غذا و دارو که به‌صورت تخصصی موضوع غذا و دارو را پیگیری می‌کند.

این پیگیری در چهار محور تولید و سرمایه‌گذاری، بازار و تجارت خارجی، فناوری و نوآوری و حوزه کسب‌وکار انجام می‌شود چه در حوزه غذا و چه در حوزه دارو. این دفتر مسائل صنایع دارویی شامل مواد اولیه دارویی و محصول نهایی دارو را پیگیری می‌کند.

موضوعاتی مانند واردات مواد اولیه، ماشین‌آلات، مباحث مربوط به شهرک‌های صنعتی و مشکلات صنعت، تجارت خارجی و صادرات و رفع موانع صادراتی و ... به این دفتر ارتباط پیدا می‌کنند. در سازمان غذا و دارو چون مباحث تنظیم بازار صنایع دارو به عهده آنها است. ما بحث‌هایی با آنها داریم که حوزه مربوط به صادرات و صنعت باید در وزارت صمت پیگیری شود.

آیا دفتر صنایع غذا و دارو فقط در نقش مشاور است یا قدرت اجرایی هم دارد؟ یعنی می‌توانید در قوانین و اجرای آن دست ببرید و دخالتی کنید؟

ما قائل به این هستیم که ستاد وزارتخانه نقش قانونگذاری و تسهیلگری و راهبری صنایع را به عهده دارد و م ا فقط مشورتی نیستیم. به‌عنوان نمونه در بحث مالیات بر ارزش افزوده مواد اولیه دارویی، پیگیری‌های مشترک با وازرت بهداشت داشتیم و البته لایحه نهایی در وزارت صمت تهیه و برای بخش‌های ذیربط ارسال شد. یا معافیت ماشین‌آلات که انشاءالله برای سال 1402 هم خواهیم داشت، از طریق این وزارتخانه انجام و اجرایی شد. یا بحث تامین مالی زنجیره‌ای بنگاه‌های دارویی که یکی از آنها اوراق گام بود، که از طریق پیگیری‌های وزارت صمت اتفاق افتاد. درباره بحث قانونگذاری درست است که قانونگذار نیستیم، اما فقط نقش مشورتی هم نداریم و از جایگاه اجرایی نیز برخورداریم.

برخی فعالیت‌های دفتر صنایع غذا و دارو موازی با سازمان غذا و دارو است. رابطه بین این دو نهاد به چه شکل برقرار می‌شود؟

تداخلی وجود ندارد. ببینید در حوزه سلامت، سازمان‌های مختلفی داریم. وزارت بهداشت، اداره استاندارد، گمرک و خود وزارت بهداشت هم معاونت درمان دارد.

از سوی دیگر سازمان غذا و دارو هم فعـال هسـت، این طرف هم وزارت صمت وجود دارد، معاونت علمی ریاست جمهوری نیز در این بخش فعالیت‌هایی دارد. اما هیچکدام از اینها باهم تعارض ندارند. هر کدام وظایفی برعهده دارند که باید انجام دهند. طبق آنچه که قانون مشخص کرده، حوزه تنظیم بازار و رگولاتوری و قانونگذاری در حوزه سلامت به عهده سازمان غذا و دارو است. فهرست دارویی کشور، آنچه که مربوط به استانداردها است و ... را آنها تعیین می‌کنند. ما هم معتقدیم یک رگولاتور قوی داریم و باید مستقل عمل کند.

اما صنعت فقط رگولیشن و قوانین نیست، مسائل متعدد دیگری نیز وجود دارد. از واردات و تولید مواد اولیه در ابتدای زنجیره تا مسائل مربوط به کارخانجات و ارتباط آنها با محیط زیست، مسائل مربوط به شهرک‌های صنعتی، بخش حمل‌ونقل و لجستیک، موضوعات مربوط به ماشـین‌آلات، بحث مربوط به صادرات و ... این مسائل باید پیگیری شود. علت این همه مسائل و مشکلات مربوط به دارو هم این است که این بخش‌ها مغفول مانده‌اند و فقط به صنعت به‌عنـوان خدمات نگاه شده است. «تـو داروی داخلی من را برسان، بعد از اینکه رساندی دیگر خداحافظ!!!» بنابراین کارخانه‌ها رها می‌شوند، مشکلات آنها تلنبار می‌شود و درنتیجه صنعت دچار مشکل می‌شود.

در حوزه‌هایی، به‌خصوص در صنعت و تجارت دارو اعتقـاد داریم که باید در جای تخصصی خودش پیگیری شود. اگر دارو را به‌عنوان یک صنعت پررونق و سودآور نبینیـم، نتیجه‌اش این می‌شود که هرساله درباره بازسازی و نوسازی صنایع صحبت می‌کنیم. اما آیا این اتفاق دستوری انجام می‌شود؟ یعنی دستور بدهیم که کارخانه برود نوسازی کند؟ یا نه، باید کشش را درون آن کارخانه ایجاد کنیم که با ایجاد مشوق‌هایی خودش نوسازی کند.

ما این را رها کردیم و فقط به تنظیم بازار داخل می‌پردازیم و نتیجه‌اش می‌شود روزمرگی که اتفاق می‌افتد. بنابراین این نهادها باهم موازی نیستند و وظایف مشخصی دارند اما وقتی وارد تداخل بخشی می‌شویم ممکن است تعارض‌هایی اتفاق بیفتد.

چرا وضعیت دارویی در کشور ما به سمتی رفت که از صادرکننده به واردکننده تبدیل شده‌ایم؟

یک مثال می‌زنم؛ ما در صنعت شیرینی و شکلات در سال حدود ۵۰۰ میلیون دلار صادرات داشته‌ایم. عمق دانش ما در حوزه دارو خیلی بالاتر از این است. شـاید 47، 48 شرکت در تولید مواد موثره دارویی داشته باشیم که نزدیک به ۴۰ تا از اینها دانش‌بنیان هستند.

یعنی نفوذ فناوری و پیچیدگی در حوزه مواد اولیه دارویی و محصول نهایی دارو خیلی بالا است. ما صادرات 200 میلیونی را هم در سال‌های میانی دهه 80 تجربه کردیم اما الان به ۴۰ میلیون دلار صادرات رسیده‌ایم. علت این موضوع نگاه غلط به صنعت است. ما صنعت را خدماتی می‌بینیم و اعتقاد نداریم این صنعت می‌تواند پررونق و سودآور باشد. اگر شیب‌بندی هر صنعتی را درست طراحی کنیم و نگاهمان به آن صنعت، نگاه سودآوری باشد، خودبه‌خود صادرات آن هم رونق می‌گیرد. اما امروز با این روبه‌رو می‌شویم که می‌گویند صادرات ممنوع است، مگر اینکه نیاز داخل جواب داده شود و بعد صادر شود.

اگر از ابتدا تولید شما، صادرات‌محور باشد یا به اصطلاح «Production Oriented Export» را در نظر بگیرید، اگر ظرفیت تولید را چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت برای بازارهای منطقه طراحی کنید، به‌طور قطع در بازار داخل به مشکل نخواهید خورد. وقتی می‌توانیم منطقه را پوشش بدهیم و حمایت کنیم، به‌طور طبیعی به نیاز بازار داخلی هم می‌توانیم جواب دهیم.

این موضوع به‌نوعی اولی در دارو شدنی است. برای مثال دارویی داریم که دربه‌در دنبال گرفتن یک قیمت 50، 60 هزار تومانی در کمیسیون‌های قیمتگذاری می‌دود ولی بعد همان دارو با قیمت ۴۰۰ هزار تومان وارد کشور می‌شود. چون اصلا اعتقاد نداریم این صنعت باید سودده باشد. هر صنعتی تا سودده و پررونق نباشد، زنجیره‌های بعدی و خدماتی که از آن صنعت می‌گیریم هم دچار چالش خواهد شد.

به نظر شما مشکل از کجاست؟ این نگاه از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

سه چالش در نگاه مدیریتی حکمرانی داریم؛ نخستین چالش تعارف است. ما بسیار مدیران تعارفی در سازمان‌ها و ارگان‌ها داریم که در مواقع لزوم موضع درست اتخاذ نمی‌کنند.

دومین چالش نگاه بخشی است؛ ما بخشی‌نگر هستیم و تعصب بخشی داریم. این مدت که در ساختار دولتی هستم این موضوع را بیشتر از پیش می‌بینم و احساس می‌کنم. به‌عنوان نمونه شخصی که از وزارت جهاد است، عمیقا به وزارت جهاد متعصب است. من این موضوع را درک نمی‌کنم. چرا باید ما به بخش خودمان متعصب باشیم؟ ما باید به منافع ملی متعصب باشیم نه اینکه اصرار کنیم یک موضوع حتما در بخش خودمان انجام شود. علت این ممکن است ناآگاهی باشد و برخی دلایل دیگر داشته باشد.

مشکل سوم ما، نداشتن تجربه صنفی و صنعتی است. افرادی در بخش‌های مختلف مربوط بـه صنعت می‌نشینند که 10 دقیقه هم آن طرف میز نبودند. تصمیم‌هایی می‌گیرند که نمی‌دانند شش ماه دیگر صدایش درمی‌آید. نمی‌دانند اثر تصمیم‌گیری‌شان چیست!

این سه مورد در کنار هم باعث می‌شود نگاه اشتباه به صنعت اصلاح نشود. اگر این سه چالش را در حکمرانی دولتی خودمان حل کنیم بقیه مسائل حل می‌شود. افرادی باید در پست‌ها و جایگاه‌ها بنشینند که اول تعارف نداشته باشند، دوم نگاه بخشی نداشته باشند و سوم تجربه صنفی و صنعتی داشته باشند.

آیا دَرِ دفتر شما به روی سندیکاها و انجمن‌ها که می‌خواهند با شما تعامل داشته باشند، باز است؟

نه فقط سندیکاها و انجمن‌ها، بلکه دَرِ این دفتر به روی همه فعالان صنعت باز است. اعتقاد من این است و از روز اول کـه آمدم خیلی از اختیارات تصمیم‌گیری را به استان‌ها دادیم کـه شرکت‌ها نیاز نداشته باشند اینجا حضور پیدا کنند.

وظیفه ما این است که کارمان را درست انجام بدهیم تا آنها برای پیگیری مشکلاتشان اینجا نیایند. و اگر هم می‌آیند برای هم‌اندیشی و سیاستگذاری بیایند. خدا را شکر الان کاملا مشخص است که از سال 1400 تا امروز وضعیت به چه شکل شده است.

در حوزه سندیکاها و انجمن‌ها هم به همین صورت است. یعنی من از روز اول ارتباط موثری با آنها داشتم. اعتقاد من این است که سندیکاها و انجمن‌های صنفی بازوهای فکری و عملیاتی حاکمیت هستند.

ممکن است ما فردی را در جایی قبول نداشته باشیم اما نمی‌توانیم بگوییم آن سندیکا یا آن انجمن را قبول نداریم. تا الان تعامل سازنده‌ای داشتیم. حتی اگر بخش‌های مختلف حوزه دارو در بازار باهم تعارضاتی داشته باشند، ما سعی کردیم طرف کسی را نگیریم و اینجا هم‌افزایی ایجاد کنیم. سعی کردیم اختلاف نظرهایی که در سطح مارکت وجود دارد، وارد حوزه صنعت نشود. حرف همه طرف‌ها را شنیدیم و قبول هم داریم که هریک از آنها در مواردی درست می‌گویند. سعی کردیم نقش پدری صنعت را ایفا کنیم و طرف هیچکدام را نگیریم.

یک سوال درباره طرحی جنجالی؛ آیا به نظر شما طرح دارویار طرح خوبی بود و آیا شما به‌عنوان یک مسئول دولتی با این طرح از ابتدا موافق بودید؟

ای کاش در ابتدا و قبل از اجرای طرح دارویار با همه ارکان نظام سلامت مشورت می‌شد! البته همگان در صنعت با این موافق هستند که کلیت این طرح خوب بود. حذف ارز ترجیحی و تخصیص منابع آن به بیمه‌گرها برای جلوگیری از افزایش پرداختی از جیب بیمار و از آن طرف هم آزاد شدن ظرفیت صنایع برای صادرات و ... 

روی کاغذ طرح خوبی بود، اما این طرح پیوست‌هایی هم دارد. اینجاست که می‌گوییم کسی که آن طرف میز نبوده باشد این موضوع را درک نمی‌کند. ما در جلسات متعددی در مجلس و جاهای دیگر این موضوع را بارها فریاد زدیم که اگر کارخانه‌ای به‌عنوان نمونه ۲۰ میلیون دلار ارز ترجیحی می‌گیرد، با ارز ۴۲۰۰ تومانی در حدود ۱۰۰ میلیارد تومان نیاز دارد.

وقتی ارز ۲۵ هزار تومان می‌شود باید به او حدود ۵۰۰ میلیارد تومان بدهیم. برای یـک دوره حدود ۴۰۰ میلیارد تومان سرمایه در گردش این کارخانه باید تامین شود.

دقت نشده که اساسی‌ترین موضوع و گلوگاه کلیدی این طرح، همین تامین مالی صنعت دارو است نه قیمتگذاری که یک شبه تعیین و اعلام می‌شود.

همه ارکان حاکمیت باید از یک طرح که برای اجرا می‌آید حمایت کنند، اما کسی که متولی اجرای طرح است باید به این نکته توجه کند که اساسی‌ترین بخش هستند. از آن طرف بیمه‌ها باید به موقع به تعهداتشان عمل کنند. بله نقشه زیبایی داریم، اما تا اجرا نشود به درد نمی‌خورد.

اجرای این طرح دو پاشنه آشیل داشت؛ اول بحث تامین مالی صنعت بود که باید از اول به صورت جد پیگیری می‌شد نه اینکه الان پیگیری شود. موضوع دوم بحث مطالبه‌گری از بیمه‌ها است.

منابع باید از طریق سازمان برنامه و بودجه به روز در اختیار بیمه‌ها قرار گیرد و از طریق بیمه‌ها هم به روز و بهینه در اختیار بیمارستان‌ها و داروخانه‌ها قرار گیرد. اگر این بین دو 20، 30 درصد عدم کارآیی و ... داشته باشیم و بیمه‌ها هم ۶ ماه کار را عقب بیاندازند و تامین مالی هم اتفاق نیفتد، به‌طور مسلم طرح زمین می‌خورد.

متاسفانه هیچ مشورتی درباه این طرح با وزارت صنعت انجام نشد، اما کلیات طرح می‌توانست خوب باشد به شرطی که پیوست‌های آن هم دیده می‌شد که مهمترین آن بحث تامین مالی بود.

بسیاری از فعالان حوزه دارو اعتقاد دارند که حمایت‌های خوبی از صنعت داروی کشور نمی‌شود. آیا دولت حمایت لازم را از صنایع دارویی انجام می‌دهد و آیا این حمایت باید همیشه ادامه پیدا کند؟

اعتقاد من این است که وظیفه دولت قاعده‌گذاری درست، تسهیلگری و نظارت است. اگر این اتفاق بیفتد همه چیز حل خواهد شد. اما کاری که انجام می‌شود این است که ناگهان از یک کارخانه یا یک محصول حمایت می‌شود. یعنی حمایت ما هم بخشی انجام می‌شود و این جواب نمی‌دهد. دستور کار ما به‌طور کلی حمایت از تولید داخل است.

این حمایت به صورت جدی هم وجود دارد، در قوانینی که می‌گذاریم، در پیشنهادات، طرح‌ها و لایحه‌هایی که به مجلس می‌رود، در حوزه مالیات بر ارزش افزوده، در معافیت‌هایی که می‌بینیم، در جلوگیری از واردات محصولاتی که تولید داخل دارند و چه در حمایت‌های تعرفه‌ای. همه اینها در حال انجام شدن است.

اما چیزی که الان می‌بینیم، نارضایتی وجود دارد و این نارضایتی فقط در تولیدکننده‌ها نیست. مردم هم از کیفیت نارضایتی دارند. داروخانه‌ها هم از بیمه‌ها ناراضی هستند.

وقتی عدم رضایتمندی متوازن است، یعنی همه ناراضی هستند، یعنی ایـن نظام مدیریت نظام درمان یا صنعت دارو به صورت کلی اشکال دارد و باید نوع نگاه اصلاح شود وگرنه وزارت صمت که دارد جلوی واردات مشابه تولیدات داخلی را می‌گیرد و از طریق تعرفه هم حمایت می‌کند. ولی ناگهان با یک عدم قیمتگذاری درست، با یک دیر قیمت دادن، با یک تصمیم‌گیری بخشی غلط، ناگهان روبه‌رو می‌شویم با واردات ۵۰ میلیون دلار آنتی بیوتیک. این اسمش حمایت نکردن نیسـت، بلکه یک بخش و یک حوزه خاص به وظیفه‌اش عمل نمی‌کند.

به‌طور کلی اگر بخواهیم صنعت شکوفا شود، به جای نگاه کردن بخشی به تولید و صادرات و ... به کل نگاه کنیم. اقتصاد یک کل منسجم است. باید آن صنعت را به صورت کلان نگاه کرد و شیب‌بندی آن را به صورت درست طراحی کرد که به سمت سودآوری و رونق آن صنعت باشد. وقتی این طراحی شد خودبه‌خود از صنعت حمایت خواهد شد.

درباره تعرفه‌گذاری و حمایت‌هایی که از این طریق از صنعت انجام می‌دهید، دفتر غذا و دارو چه برنامه‌هایی برای سال ۱۴۰۲ دارد؟

نه فقط در سال ۱۴۰۲، بلکه به‌طور کلی چه در صنعت غذا و چه در صنعت دارو حمایت همیشگی وجود دارد. اول اینکه درست است ما قصد حمایت از تولیدکننده داریم اما باید مصرف‌کننده را هم ببینیم که این حمایت به سرنوشت صنعت خودرو و نگاه منفی که به حمایت از آن صنعت وجود دارد، دچار نشود.

محصولاتی که تولید داخلی دارد و نیاز داخل را تامین می‌کند و به‌طور قطع از نظر کیفیت پاسخگوی نیاز داخلی است، سیاست ما به سمت ممنوعیت واردات این نوع داروها می‌برد.

اگر این امکان وجود نداشته باشد به سمت حمایت‌های تعرفه‌ای می‌رویم. اما در محصولاتی که تولید داخلی جوابگو نیست یا کیفیت مناسبی ندارد ما به سمت تسهیلگری واردات می‌رویم، به صورتی که حداقل با یک کیفیت خوب محصول نهایی به دست مصرف‌کننده برسد. بنابراین نمی‌توان فرمول مشخصی داد و بسته به هر موضوعی متفاوت است.

همچنان می‌شنویم که ترخیص کالاها، به‌خصوص کالاهای استراتژیک غذایی و دارویی، به کندی انجام می‌شود. دلیل این امر چیست و چه تاثیراتی روی سلامت جامعه دارد؟

دلیل این کندی را من نمی‌دانم و نمی‌توانم به این سوال جواب روشنی بدهم. اگر موضوعی باشد ما وارد می‌شویم، اما به صورت معمول خود سازمان غذا و دارو با گمرک در ارتباط است و ما نقش مستقیم در این حوزه نداریم. شاید یک دلیل این مشکلات برگردد به همان عدم تجربه صنفی و صنعتی که اشاره کردم. به‌عنوان نمونه کارشناسی که در یک اداره کل گمرک نشسته است، نمی‌داند که اگر یک تاییدیه را یک هفته دیرتر انجام دهد، خیلی فرق می‌کند. موارد دیگری هم هست.

گاهی ابلاغ قوانین طول می‌کشد و درگیر بروکراسی اداری می‌شود. به‌تازگی گویا بهتر شده است. ما اینجا به‌طور مستقیم ورود نمی‌کنیم، چون فرآیند آن از طریق «دفتر مقررات صادرات و واردات» وزارت صمت ذیل سازمان توسعه تجارت انجام می‌شود. البته ما به‌عنوان دفتر غذا و دارو با دفتر مقررات صادرات و واردات تعامل داریم.

سندی وجود دارد به نام سند جامع صادراتی؛ سرنوشت این سند به کجا ختم شد و الان در چه وضعیتی است؟

در سازمان غذا و دارو، شورایی به اسم شورای «سیاستگذاری صادرات محصولات سلامت‌محور» تشکیل شد که من هم عضو آن هستم. سند سیاستگذاری صادرات هم قرار بود ذیل آن شورا طراحی بشود و شد. اما اسناد برای اجرا هستند و برای نوشتن طراحی نمی‌شوند.

ما اگر نگاهمان به صادرات را اصلاح نکنیم دو هزار سند هم بنویسیم اتفاقی نخواهد افتاد. تا زمانیکه نگاه سازمان غذا و دارو فقط به تنظیم بازار داخلی است، صادرات صنعت دارو رونق نخواهد گرفت. ما تا جایی که توانستیم سند را جلو بردیم و پای آن هم خواهیم ایستاد.

اعتقاد ما این است که صادرات دارو باید به‌طور کامل آزاد باشد و مواردی که امکان دارد در کشور کمبود اتفاق بیفتد، اگر این کمبود از طریق کارخانه قابل حل باشد که از همان راه انجام می‌شود؛ اگر نه وزارت بهداشت ابزارهای دیگری هم دارد.

مگر وقتی که صادرات ممنوع بود واردات انجام ندادند؟ اگر صادرات در همین زمان آزاد بود شاید کارخانه‌ها می‌توانستند مشکل مالی خود را حل کنند و تولید داخل هم به مشکل نمی‌خورد. این سند در حال پیگیری در شورا است، اما اگر بخواهد مفید باشد باید نگاهمان به صنعت دارو و صادرات آن را عوض کنیم.

نمایشگاه‌های زیادی در کشور برگزار می‌شود. اما نمایشگاهی که تقریبا همه فعالان صنعت دارویی به آن اشاره می‌کنند، نمایشگاه فارمکس است که استانداردهای مورد نیاز این صنعت را دارد. نظر شما درباره برگزاری این نمایشگاه‌ها در کشور چیست و عملکرد نمایشگاه فارمکس را به چه صورت ارزیابی می‌کنند؟

نشانه حمایت وزارت صمت از نمایشگاه‌هایی مانند فارمکس این است که جلسه شورای سیاستگذاری فارمکس در همین وزارت صمت برگزار شد. همان روز من اشاره کردم که فارمکس می‌تواند CPhI غرب آسیا باشد و این اصطلاح را خود من مطرح کردم. فارمکس نمایشگاه خوبی است. باتوجه به اینکه بحث بسته‌بندی و ملزومات و ... هم به آن اضافه می‌شود و باتوجه به جایگاه صنعت مواد اولیه ما می‌تواند نمایشگاه خوبی باشد. اما به نظر من باید بازارهای هدف نمایشگاه مشخص شود. ما تا جایی که بتوانیم از ایـن صنعت حمایت می‌کنیم، تمام‌قد هم حمایت می‌کنیم.

نمایشگاه فارمکس را به‌طور کل نمایشگاه موفقی می‌دانیم و باید نقاط قوت آن تقویت و نقاط ضعف آن برطرف شود که هر سال نمایشگاه کاملتری را شاهد باشیم.

گفت‌وگو از مجید بیگناه


 

ثبت دیدگاه

شکیبا باشید ...