رازهای مهاجرت پزشکان
رازهای مهاجرت پزشکان؛ تورم و تحریمهای بینالمللی و مسائل اقتصادی ناشی از آن و همچنین تعرفه خدمات پزشکی و توزیع ناعادلانه نیروی انسانی در کشور مساله مهاجرت پزشکان و پرستاران را پیچیدهتر کردهاند.
به گزارش صنعتصنف، نادر جهانمهر پژوهشگر موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی در یادداشتی به تحلیل وضعیت فعلی مهاجرت گروههای پزشکی و پرستاری در ایران و پیامدهای آن در نظام سلامت و اقتصاد کشور پرداخته که در ادامه میخوانید.
مهاجرت در ایران به پدیده رایجی تبدیل شده و در سالهای اخیر سرعت گرفته است؛ مهاجرت به گروه خاصی محدود نیست و در همه گروهها و رشتههای مختلف در حال افزایش است. به گزارش فایننشالتایمز و براساس دادههای OECD مهاجرت در ایران در سال 2021 به میزان 41 درصد افزایش یافته و از 48 هزار نفر در سال 2020 به بیش از 115 هزار نفر در سال 2021 رسیده است. واضح است که مهاجرت بهطور عمده از میان افراد نخبه و نیروی کار ماهر کشور انجام میشود.
متاسفانه بخش مهمی از این مهاجرت از نظام سلامت کشور و از میان پزشکان و پرستاران صورت میگیرد. در این یادداشت، تحلیلی از وضعیت فعلی مهاجرت گروههای پزشکی و پرستاری در ایران و پیامدهای آن در نظام سلامت و اقتصاد کشور ارائه میدهم. برای این منظور، ابتدا به بررسی عوامل موثر بر مهاجرت پزشکان و پرستاران و سپس، به ارزیابی اثرات مهاجرت این گروهها بر شبکه سلامت و اقتصاد کشور میپردازم.
نظام سلامت یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد یک کشور است که بر رفاه، سلامت و کیفیت زندگی جمعیت تاثیر مستقیم و مهمی دارد. نیروی انسانی سلامت، به ویژه پزشکان و پرستاران، یکی از عوامل کلیدی در کارآیی و اثربخشی شبکه سلامت هستند که نقش مهمی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به مردم دارند. بنابراین، حفظ و توسعه این بخش از نیروی انسانی باید از اولویتهای سیاستگذاری در حوزه سلامت باشد.
در سالهای اخیر، مهاجرت پزشکان و پرستاران به یک معضل تبدیل شده است که تهدید جدی برای نظام سلامت و کل اقتصاد کشور به شمار میرود. براساس گزارشهای مختلف، آمار مهاجرت پزشکان و پرستاران افزایش چشمگیری یافته و سالانه هزاران پزشک و پرستار از ایران میروند. این موضوع باتوجه به کمبود فعلی نیروهای پزشکی و پرستاری براساس استانداردهای جهانی و افزایش بار بیماریهای مختلف در کشور و تقاضای ناشی از آن در مراکز بهداشتی و درمانی بسیار جدی است. از طرفی، تورم افسارگسیخته و تحریمهای بینالمللی و مسائل اقتصادی و معیشتی ناشی از آن و همینطور مسائل داخلی نظام سلامت مانند چالشهای تعرفه خدمات پزشکی و توزیع ناعادلانه نیروی انسانی در کشور مساله مهاجرت پزشکان و پرستاران را پیچیدهتر کردهاند.
واقعیت این است که مهاجرت پزشکان و پرستاران از ایران یک پدیده چندبعدی است که تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد. این عوامل را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: عوامل فردی و عوامل ساختاری؛ عوامل فردی شامل انگیزهها، اهداف، ارزشها، تواناییها، تجربیات و انتظارات فردی از زندگی و کار هستند. عوامل ساختاری شامل شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قانونی و سازمانی کشور مبدا و مقصد هستند. این عوامل در هر فرد و در هر کشور متفاوت بوده و باهم تعامل دارند. بنابراین، برای درک مهاجرت پزشکان و پرستاران از ایران، لازم است به هر دو دسته از این عوامل توجه کنیم.
بسیاری از پزشکان و پرستاران ایرانی، بهدنبال ارتقای سطح علمی و مهارتی خود هستند و میخواهند از آموزشها، تحقیقات و تجهیزات پیشرفته کشورهای دیگر بهره ببرند. برخی از این افراد همچنین بهدنبال گرفتن تابعیت کشورهای مقصد هستند که این امر میتواند به آنها امکان دسترسی به حقوق شهروندی، امنیت اجتماعی و فرصتهای بیشتری بدهد.
یکی دیگر از عوامل مهم در مهاجرت پزشکان و پرستاران از ایران، اختلاف قابلتوجه در درآمد و سطح زندگی بین ایران و کشورهای مقصد است. براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، متوسط درآمد سالانه یک پزشک در ایران در سال ۲۰۱۹ حدود ۱۰هزار دلار بوده است که در مقایسه با متوسط درآمد سالانه یک پزشک در آمریکا که حدود ۲۹۴ هزار دلار، در انگلستان حدود ۱۳۶ هزار دلار، در کانادا حدود ۲۵۸ هزار دلار، در استرالیا حدود ۲۰۷ هزار دلار و در آلمان که حدود ۱۱۱ هزار دلار بوده است، بسیار کمتر است.
همچنین، متوسط درآمد سالانه یک پرستار در ایران در سال ۲۰۱۹ حدود ۳ هزار دلار بوده است که در مقایسه با متوسط درآمد سالانه یک پرستار در آمریکا که حدود ۷۳ هزار دلار، در انگلستان حدود ۴۰ هزار دلار، در کانادا حدود ۵۹ هزار دلار، در استرالیا حدود ۶۵ هزار دلار و در آلمان که حدود ۴۷ هزار دلار بوده است، بسیار کمتر است. این اختلاف در درآمد، باتوجه به تورم و کاهش ارزش پول ملی، باعث میشود که پزشکان و پرستاران ایرانی از سطح زندگی پایینتری نسبت به همتایان خود در کشورهای دیگر برخوردار باشند. بهعنوان نمونه براساس شاخص قدرت خرید، یک پزشک در ایران میتواند از ۱۰ درصد قدرت خرید یک پزشک در آمریکا برخوردار باشد. این در حالی است که هزینههای زندگی در ایران در سالهای اخیر بهشدت افزایش یافته است.
براساس گزارش منابع رسمی، تورم ایران در سالهای اخیر بهطور معمول بالای 40 درصد بوده است. این امر باعث میشود که قدرت خرید پزشکان و پرستاران ایرانی کاهش یابد و انگیزه آنها برای مهاجرت به کشورهایی که از درآمد و سطح زندگی بالاتری برخوردار هستند، افزایش یابد. در همین ارتباط بسیاری از پزشکان و پرستاران نسبت به بدعهدی دولت و عدم دریافت مطالبات خود از دوران همهگیری کووید- 19 و قدردانی نکردن از زحمات آنها در آن دوره سخت و پرکار شاکی و معترض هستند. بعضی سیاستها مانند در نظر گرفتن سقف حقوق برای اعضای هیات علمی و مالیات پلکانی بر حقوق اساتید دانشگاه و پزشکان در سالهای اخیر یکی دیگر از دلایل نارضایتی و مهاجرت بهویژه در میان اساتید دانشگاههای علوم پزشکی است. همچنین بخشی از پزشکان در کشور نسبت به تعرفههای مصوب پزشکی اعتراض دارند و خواستار افزایش آن متناسب با تورم در کشور هستند.
بررسیهای میدانی نشان میدهد بخش زیادی از پزشکان به این تعرفهها در مطبهای خصوصی پایبند نبوده و مبالغ بالاتری از بیماران طلب میکنند و حتی بخشی از پزشکان برای انجام اعمال جراحی از بیماران طلب زیرمیزی میکنند که متاسفانه در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است و هر دوی اینها نشانهای از اعتراض آنها به وضعیت حقوق و تعرفههای رسمی پزشکی است که بهخوبی مدیریت نمیشود.
یکی از نواقص سیستم سلامت ایران، نبود سیاستها و برنامههای جامع و موثر برای مدیریت نیروی انسانی در سلامت است. این موضوع باعث میشود تعداد، توزیع، تخصص، کیفیت و رضایت نیروی انسانی در سلامت با نیازها و اولویتهای جامعه همخوانی نداشته باشد. براساس شواهد موجود، توزیع نیروی انسانی سلامت در ایران ناعادلانه است و بیشتر پزشکان و پرستاران در مناطق شهری و مراکز استانها و شهرهای بزرگ مشغول به کار هستند و شهرهای کوچکتر و مناطق روستایی و محروم از خدمات بهداشتی و درمانی، بهویژه خدمات تخصصی مناسب، برخوردار نیستند.
این نواقص در مدیریت نیروی انسانی در سلامت، باعث میشود که پزشکان و پرستاران ایرانی از شرایط کاری و زندگی خود ناراضی بوده و بهدنبال فرصتهای بهتری باشند. در کنار دلایل مهاجرت، پرسش مهم این است که رشد این پدیده در میان پزشکان و پرستاران چه تاثیری بر نظام سلامت و اقتصاد کشور دارد؟ در ادامه این یادداشت به برخی از این تاثیرات مهم اشاره میشود.
کمبود نیروی کار پزشکی و پرستاری: یکی از مهمترین پیامدهای افزایش مهاجرت نیروهای پزشکی و پرستاری برای نظام سلامت کشور، کمبود نیروی کار در این بخش است. مهاجرت نیروهای پزشکی و پرستاری ایران باعث ایجاد شکاف بین تعداد نیروهای موجود و نیازهای جامعه در زمینه سلامت میشود. براساس برخی گزارشها، در حال حاضر در کشور ایران کمبود بیش از 70 هزار نیروی پرستار و 30 هزار نیروی پزشک وجود دارد. این کمبود نیروی کار در حال افزایش است و میتواند تاثیرات منفی جدی بر عدالت و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی بهویژه در روستاها و شهرهای کوچک داشته باشد. افزایش زمان انتظار برای دریافت خدمات و کاهش انگیزه کارکنان فعلی برای ارائه خدمات باکیفیت از دیگر پیامدهای کاهش دسترسی به این نیروهاست. البته واضح است که مهاجرت تنها عامل کمبود نیروی انسانی نیست و مسائلی مانند توزیع نادرست از علل کمبود نیرو در مناطق مختلف کشور است.
افزایش هزینههای سلامت و تعرفههای پزشکی: کمبود نیروی کار پزشکی و پرستاری میتواند منجر به افزایش ناخواسته و برنامهریزینشده در هزینههای سلامت مردم و تعرفههای پزشکی شود. این امر بهدلیل نیاز به پرداخت تعرفههای بالاتر برای حفظ نیروهای متخصص فعلی و جذب نیروهای جدید است. براساس یک مطالعه بینالمللی، افزایش مهاجرت نیروهای پزشکی و پرستاری میتواند منجر به افزایش 10 تا 20 درصدی هزینههای سلامت در کشورهای مبدا شود.
کاهش کیفیت آموزش پزشکی: در سالهای اخیر یکی از راههایی که برای جبران کمبود نیروی کار پزشکی و پرستاری در ایران در نظر گرفته شده است، افزایش ظرفیتهای برنامهریزینشده در پذیرش دانشجویان پزشکی است. افزایش این ظرفیتها در حال حاضر بدون زیرساخت، تجهیزات، منابع انسانی و مالی کافی بوده و پیامدهای منفی زیادی بهدنبال دارد و موجب اعتراض دانشگاههای مختلف شده است. بدون شک این افزایش ظرفیت میتواند منجر به کاهش کیفیت آموزش پزشکی در کشور و در صورت عدممدیریت مناسب، حتی افزایش مهاجرت دوباره این افراد شود.
کاهش اثربخشی و کیفیت خدمات درمانی: کمبود نیروی کار پزشکی و پرستاری درنتیجه مهاجرت در کنار کاهش کیفیت آموزش پزشکی دانشجویان فعلی میتواند منجر به کاهش اثربخشی و کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی در کشور شود. این امر به دلیل افزایش بار کاری نیروهای باقیمانده، کاهش زمان اختصاصدادهشده به هر بیمار و افزایش احتمال خطاهای پزشکی است.
هدر دادن سرمایه نیروی انسانی: مهاجرت نیروهای پزشکی و پرستاری به معنای هدر دادن سالها سرمایهگذاری انجامشده روی آموزش و تربیت نیروی انسانی است. مهاجرت این نیروها موجب از دست رفتن سود اقتصادی و اجتماعی ناشی از سرمایهگذاری برای آموزش آنها میشود و به شکل زیانباری منجر به کاهش بهرهوری اقتصادی و اجتماعی کشور میشود. علاوهبر پیامدهای بیان شده، مهاجرت نیروی کار بخش سلامت میتواند منجر به کاهش انگیزه دیگر کارکنان این بخش برای ادامه کار، افزایش نارضایتی عمومی و کاهش اعتماد مردم به نظام سلامت کشور شود. درنهایت و بدون اغراق این روزها در کشور ما کمتر کسی از وضعیت موجود راضی است. مسائل جامعه واقعا پیچیده و متعدد شدهاند. به طور کلی مهاجرت یک پدیده سیستمی بوده و دلایل متعدد و بسیاری دارد.
مهم است که بدانیم مسائل پزشکان و پرستاران از مسائل جامعه جدا نیست و بخشی از روند روبهرشد و بحران کلی مهاجرت در کشور ماست. ناکارآمدی نظام سلامت، حکمرانی غلط و ناقص، تورم و وضعیت بیثبات اجتماعی– اقتصادی موجود، چشمانداز نامناسب و عدم قطعیت بالا در شرایط کاری و شغلی در کنار مسائل عامتری همچون تغییر سبک زندگی و حتی مسائل محیطزیستی مانند بحران کمآبی، آلودگی هوا و ترافیک بیپایان شهرهای بزرگ، در کنار فرصتهای مناسب کار بینالمللی و شرایط مناسب زیست و حقوق بالا در کشورهای مقصد، در ادبیات روزمره مردم به دلیلی برای مهاجرت در میان همه اقشار ازجمله پزشکان و پرستاران، تبدیل شدهاند. در شرایطی که بدون توجه کافی به سیاستهای پیشگیری مناسب و فراگیر در گذشته، همه عملکرد و پیشرفت سلامت کشور را به توسعه خدمات پزشکی و درمانی گره زدهایم، از دست دادن یکباره پزشکان و پرستاران مسائل نظام سلامت کشور را بیشتر و پیچیدهتر میکند.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
ثبت دیدگاه