دوره کار خِیر به روشهای سنتی گذشته است
دوره کار خِیر به روشهای سنتی گذشته است؛ بسیاری از خیریهها و خیرین، فعالیتهایشان ناخواسته به ضرر فلسفه کاریشان که کمک به نیازمندان است، منجر میشود و در عمل آدمها را به سوی وابستگی و فقر بیشتر سوق میدهند.
به گزارش صنعتصنف، کاهش فقر و کمک به مردمی که گاهی به این باور رسیدهاند که توانایی انجام کاری را ندارند یا اعتماد به نفس خویش را در گذر سالهای سخت و دشوار زندگی از دست دادهاند، تجربه شیرینی است که شاید نتوان برای آن جایگزینی پیدا کرد؛ اینکه ببینی تلاشهایت برای آباد کردن روستایی و حفظ محیط زیست پایدار میهنت دارد به نتیجه میرسد و دشت خشکیده منطقهای دوباره آباد میشود.
سارا شاهرخی، رئیس هیأت مدیره سازمان غیرانتفاعی و مردمنهاد «ایفا» از پنج سال پیش کار خود را با هدف توانمند کردن آنهایی که میخواهند در روستاهای کشور کارشان را توسعه دهند و یا کارآفرینی کنند، ولی امکانات و فرصت برایشان فراهم نیست، آغاز کرد و اکنون اهداف بلند دیگری دارد و میخواهد بلوطها را به جنگلهای زاگرس بازگرداند.
مشروح گفتوگو با سارا شاهرخی، مؤسس و بنیانگذار ایفا را در ادامه میخوانید.
ایفا چگونه توانست پنج سال دوام بیاورد؟
ماندگاری هر سازمانی به روح، انگیزه و هدف بنیانگذار آن وابسته است و من با این اطمینان وارد این کار شدم چون دیدم میشود مشکلات مردم را با روشهای پایدار، حل کرد اما کسی انجام نمیدهد و دیگران از روشهایی استفاده میکنند که در عمل در کاهش فقر اثری ندارد و حتی مخرب و آسیبزننده هستند. دیدم چقدر راه برای ساختن است. با دیدن مشکلات و چالشها دائم به خودم میگفتم اگر من انجام ندهم چه کسی انجام دهد؟ اگر من خسته شوم و بروم چه میشود؟ بالاخره یک نفر باید این کارها را بکند و نشان بدهد که با وجود تمام مشکلات میشود کارهای اثرگذاری کرد. شاید همین روحیهام بود که باعث شد ایفا در این شرایط دوام بیاورد و امروز بیش از پنج سال از عمرش بگذرد.
منظورتان از ایجاد تغییر و کارهای اثرگذار چیست؟
من آن زمان که ایفا را تاسیس کردم، یک خط قرمز داشتم، اینکه هرگز کمک بلاعوض نمیکنیم. هیچ کاری نمیکنیم که خودباوری و کرامت انسانها زیر سوال برود. تنها کاری که انجام میدهیم، فرصتها را در اختیار افراد توانمندی قرار میدهیم که بهدلیل شرایط جامعه و موقعیت جغرافیایی، این توانایی و فرصت از آنها گرفته شده. به افرادی که جویای کار هستند، توانمندی دارند و میخواهند کاری انجام دهند، منابع مالی آسان و ارزان و آموزشهایی که برای استفاده بهینه از این منابع را نیاز دارند، میدهیم تا روی پای خودشان بایستند و این موضوع بسیار مهمی است. بسیاری از خیریهها و خیرین، فعالیتهایشان ناخواسته به ضرر فلسفه کاریشان که کمک به نیازمندان است، منجر میشود و در عمل آدمها را به سوی ناتوانمند شدن و وابستگی و فقر بیشتر سوق میدهند. مسائل اجتماعی مثل فقر، موضوعهای سادهای نیستند که با راهحلهای ساده و تکراری آن هم در جامعهای که شرایطش دائم در حال تغییر است، قابل برطرف کردن باشند.
همه ما با اتفاقات ناخوشایندی که خیرین با نیتهای خیر به وجود میآوردند، آشنا هستیم مثل کمکهای غیرلازم و ماشینهای خیرین که با هر سیل و زلزله و بحرانی به محل حادثه سرازیر میشوند و بدتر باعث اختلال در تردد و کمک امداگران میشوند. یا وقتی بدون اینکه بپرسیم نیاز آنان چیست به آنها کفش و لباس میدهیم در حالیکه وقتی از خود فرد بپرسیم ممکن است نیازش، آموزش شغلی یا مشاوره درباره زمین کشاورزی باشد. خیلی جاها با ذهن خود و با تجربیات خود برای افراد نیازمند دارای تجربیات کاملا متفاوت، تصمیم میگیریم و راهحلی میدهیم که به کارشان نمیآید.
پس به نظر شما برای کمک چه باید کرد؟
تغییر در زندگی مردم فقط به نیت خوب نیاز ندارد، به تحقیق و بررسی، ابتکار، تلاش و استمرار نیاز دارد. از آنجایی که موسسات خیریه معمولاً به کمکهای مالی متکی هستند، سعی میکنند برای جمعآوری منابع مالی، نظر خیرین را جلب کنند و خیرین هم معمولا به دنبال روشهای سادهای هستند که با آن آشنا هستند درنتیجه خیریهها هم دنبال کارهای آسان، تکراری و مُسکّنی میروند که با آن هیچ ابتکاری برای کاهش مشکلات جامعه ابداع نمیشود و عملا تغییری رخ نمیدهد. حال آنکه به جای روشهای سنتی به راهحلهای جدید برای ایجاد تغییرات واقعی و پایدار نیاز داریم.
برخی از نهادها و مؤسسات حمایتی، کمکهای مالی و وامهای قابل توجهی به ساکنان مناطق محروم پرداخت میکنند اما این وامها تاثیری در بهبود زندگی فرد ندارد و حتی دریافتکنندگان وام میگویند خیلی وقتها ما نمیدانیم از این وامها چگونه استفاده کنیم و اکثرا صرف فعالیتها و یا خریدهایی میشود که درآمدی برای فرد و خانواده ایجاد نمیکند.
خب شما در ایفا چه کردید؟
شروع به تحقیق کردم تا بدانم در دنیا از چه روشهایی برای کمک به توانمند کردن افراد استفاده میشود. برای کاهش فقر، دو تا از مؤثرترین روشهایی که در دنیا در حال انجام است را پایهریزی کردم؛ یکی، روش «اعطای اعتبارات خرد و کمک به مناطق محروم در قالب قرض (Micro Financing)» و دیگری روش «سرمایهگذاری صبور» Patient capital که به وسیله آن از کارآفرینان اجتماعی حمایت میکنیم. متاسفانه این روشها در ایران انجام نمیشود. البته در ایران وامهای خرد از طریق نظام بانکی و با شرایط سپردهگذاری، تامین ضامن و بهره بانکی پرداخت میشود ولی بیشتر این وامها در روستاها قابلیت دریافت ندارد و حتی در صورت دسترسی به منابع تامین مالی، به علت عدم وجود مهارت و آموزشهای تخصصی لازم برای راهاندازی و مدیریت موفق کسبوکار و دسترسی به بازار فروش محصولات، کسبوکارهای روستایی اغلب محکوم به شکست هستند. از طرفی سعی کردیم با استفاده ازتکنولوژی و ابزارهای نوین مالی (پلتفرمهای تامین مالی جمعی-crowdfunding ) مقایسهپذیری سریع و کاهش هزینه فعالیتهای ایفا (ایجاد و توسعه شغل) را ممکن کنیم.
خانم شاهرخی تامین مالی جمعی به چه معناست؟
تامین مالی جمعی، روشی است که در آن، جمعیتی از مردم به منظور تامین بودجه مورد نیاز برای راهاندازی یک پروژه جدید، حمایت از کسبوکارهای نوپا و همچنین مشارکت در فعالیتهای خیریه، اقدام به تجمیع منابع مالی میکنند. در تامین مالی جمعی، خبری از واسطهها مانند عوامل کارگزاری ازجمله بانکها و موسسات مالی نیست. بلکه سرمایهگذار (حامی) و متقاضی، بدون واسطه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
روند پلتفرم تامین مالی ایفا چیست؟
هر کس به ایفا درخواست قرض بدهد، بررسی میشود که «آن شخص اعتبار محلی و توانایی انجام آن کار را دارد»، «آن کار و شغل در آن منطقه از نظر شرایط اقلیمی، قابل اجرا است یا نه؟»، «اگر قابلیت اجرا دارد، دوستدار محیط زیست است؟» و چهارم اینکه «آیا طرح توجیه اقتصادی دارد؟». فرد قرضگیرنده باید درباره کسبوکارش توضیح بدهد، اینکه چیست و قرار است چگونه کار کند؟ میزان درآمد تقریبی، روشهای فروش و بازاریابی و ... چگونه است؟ اقساط براساس قرض پرداختی و میزان درآمد تنظیم میشود. پس از جمعآوری این اطلاعات، ایفا مدل مالی طرح را تهیه میکند و در صورت توجیه اقتصادی داشتن این طرح در پلتفرم ایفا با جزییات منتشر میشود.
ما در حال حاضر مجوز فعالیت در ۵ استان را داریم و در تلاش هستیم تا مجوزمان را ملی کنیم. ما به آنها که میخواهند کار کنند، ایده دارند و توانمند هستند قرض میدهیم و در این مسیر همراهشان هستیم تا بتوانند کسبوکارشان را به ثمر برسانند و به موقع اقساطشان را پرداخت کنند و این اقساط بازپرداخت شده به فرد دیگری اختصاص یابد. امروز خوشبختانه نرخ موفقیت طرحهای ایفا را به 90.5 درصد رساندهایم.
چطور این کار را انجام میدهید؟
در هر روستا یک نماینده داریم از خود مردم روستا که فرد باانگیزه و باسوادی است و در بین روستاییان هم از اعتبار کافی برخوردار است. این فرد آموزشهای لازم را از طریق پرسنل ایفا میبیند و در تمام مراحل جذب و ارزیابی طرح و پیگیری اقساط بهعنوان رابط، نقشآفرینی میکند. در حال حاضر حدود 70 رابط فعال در استانها و شهرهای مختلف داریم. ایفا هم حداقل سالی یکبار بهطور میدانی بازدید به عمل میآورد. همچنین ما در سایت ایفا همه چیز را شفاف کردهایم. مقدار منابع مالی که جمعآوری میشود، این مبالغ به چه کسی، در چه روستایی، برای چه کسبوکاری قرض داده شده و شاخصهای مالی این کسبوکار چه هستند و چگونه و با چه زمانبندی این قرض بازپرداخت میشود، تا الان چند قسط بازپرداخت شده و ... همه چیز روی سایت ایفا است و حامی میتواند ببیند و موضوع را دنبال کند.
ویژگی منابع مالی ایفا چیست؟
بدون سود است. زمانبندی اقساط منعطف است و بستگی به نوع کسبوکار دارد و با توافق قرضگیرنده است. بهعنوان نمونه برای بخش کشاورزی نخستین قسط یک ماه بعد از برداشت هر محصول دریافت میشود و برای کسبوکارهای خدماتی به صورت ماهانه. همچنین قرضدهندهها خودشان انتخاب میکنند به کدام کارآفرین روستایی کمک کنند و بازگشت اقساط به حساب کاربری خود قرضدهنده پرداخت میشود و این مبلغ دوباره میتواند به کارآفرین دیگری کمک کند. درحقیقت پول حامیان بارها و بارها امکان گردش دارد و به جای کمک به اشتغال یک نفر به چندین نفر کمک میکند.
چرا روستاها را هدف کار ایفا قرار دادید؟
به ۲ دلیل روستاها را هدف قرار دادیم؛ یکی اینکه دغدغه محیط زیست داشتیم چراکه بیش از ۸۰ درصد آب ایران در بخش کشاورزی با بهرهوری بسیار پایین مصرف میشود و ۵۰ درصد جمعیت ۲۵ میلیون نفری روستاهای ایران کشاورزند. دوم اینکه براساس تجربه شخصیام بسیاری از مددجویان خیریههای تهران از روستاها مهاجرت کرده و خود و جامعه را دچار معضلات عدیدهای کردهاند و علت مهاجرت بیشتر آنها بیکاری بوده است. پس باید به جای خدمترسانی و کمک به حاشیهنشینانی که همه از روستاها آمدهاند و دچار فقر شدهاند به روستاها برویم و با کمک به ایجاد اشتغال، تلاش کنیم که مهاجرت نکنند و در روستای محل زندگی خود با عزت نفس کسبوکار و درآمدزایی داشته باشند.
پس از چند سال تجربه، در کارمان مهارت پیدا کردیم و متقابلا فرآیندها بهینه شد و به این باور رسیدم که از لحاظ دانش و زیرساخت این آمادگی را داریم که جمعیت بیشتری را متاثر کرده و تغییرات بزرگتری ایجاد کنیم. از سویی کاملا مطمئن شدیم که عدم توسعه روستاها چه نقش مهمی در تخریب منابع محدود آب و خاک کشور و نابودی محیط زیست، جنگلها و حیات وحش دارد و بر این اساس پروژهای را تعریف کردیم که به زودی، بهطور مفصل درباره آن اطلاعرسانی میکنیم. در اینجا فقط کوتاه بگویم که زاگرس برای کشور اهمیت استراتژیک دارد و بهعنوان تامینکننده حداقل 40 درصد از آب کشور خشک ایران، سرنوشت زاگرس، مستقیما به سرنوشت مردم در ۱۱ استان کشور گره خورده و درصورت زوال زاگرس باید شاهد سیل عظیم مهاجرتها و عواقب وخیم اقتصادی و اجتماعی و زیستمحیطی باشیم.
حرفهایتان بوی امید میدهد. چقدر به نتیجه این کارها باور دارید و فکر میکنید چه کارهایی میتوان کرد؟
هر کسی باید در دایره نفوذ، کنترل و توانایی خودش شروع به فعالیت کند و نگران کوچکی فعالیتهایش و یا بزرگی مشکلات نباشد. فقط به کار درستی که انجام میدهد ایمان و استمرار داشته باشد. در این صورت امکان ندارد تغییر انجام نشود و نتواند کمکم روی محیط و آدمهای اطرافش اثر بگذارد. این دقیقا فلسفه کاری من و ایفاست و صد درصد بر پایه امید، باور و تلاش مستمر( سختکوشی) است.
الان به جایی رسیدهایم که فرصتی نداریم و استطاعت اینکه بیتفاوت باشیم وجود ندارد. محیط زیست در حال نابودی است. کارشناسان میگویند با این روند عملا در ۵۰ سال آینده زاگرسی وجود نخواهد داشت. روح جمعی باید تقویت شود و از خودخواهیهایمان فاصله بگیریم. باید آگاه و همراه شویم. اگر نجنبیم آخرین نسلی خواهیم بود که زاگرس را میبینیم و خیلی چیزهای دیگر را... . خیلی کارها هست که میتوان کرد کارهایی که حتی سخت هم نیستند. فقط باید غرزدن و ناامیدی را کنار بگذاریم و اجازه ندهیم بزرگی مشکلات ما را بترساند و قدرت حرکت رو به جلو را از ما بگیرد. باید هوشمندانه و با آگاهی و دانش قدم برداریم.
منبع: شبکه شرق
ثبت دیدگاه