نقش کمرنگ تشکلهای بخش خصوصی در اقتصاد
کارکرد انجمنها و تشکلهای بخش خصوصی در اقتصاد کشورها بهویژه اقتصادهای پیشرفته به موقعیت بیبدیلی رسیده اما نقش این نهادها در ایران کمتر در چنین سطحی قرار میگیرد.
به گزارش صنعتصنف مهراد عباد، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران در یادداشتی با اشاره به ضعفهای تشکلها و انجمنهای اقتصادی، راهکارهایی را برای توسعه فعالیت تشکلی و ارتقای جایگاه آنها در محافل تصمیمگیری مورد اشاره قرار داد.
کارکرد انجمنها و تشکلهای بخش خصوصی در اقتصاد کشورها بهویژه اقتصادهای پیشرفته به موقعیت بیبدیلی رسیده است. اما نقش این نهادها در ایران کمتر در چنین سطحی قرار میگیرد؛ به بیان دیگر، معدود انجمنهایی هستند که میتوانند حرف خود را به گوش دولتمردان برسانند و برای بخش خصوصی مفید واقع شوند. در این میان انجمنهایی هستند که پس از تاسیس در رویارویی با برخی دشواریها، رسالت خود را رها کرده و پس از مدتی از آنها تنها یک نام باقی میماند.
مشکلات سمنهای بخش خصوصی بهطور عمده شامل مشکلات ارتباطی با دولتمردان برای احقاق حقوق خود و حل مسائل صنفی بوده و البته بعضا در ارتباط با اتاقها بهعنوان مادر تشکلها و مسائل فرهنگی و اجتماعی اعضای خود نیز دچار مشکل هستند.
البته دولتها نیز در سالیان اخیر، کمتر به نظرات بزرگان بخش خصوصی یا انجمنهای بزرگ و قوی و اتاقهای بازرگانی توجه نشان دادهاند؛ از اینرو، بدیهی است که انجمنها و تشکلهای کوچکتر توجه مورد انتظار را از ناحیه دولت دریافت نکنند. شاید تنها چند انجمن بزرگ وجود داشته باشد که از مقبولیت کافی در میان تصمیمسازان برخوردار باشند و مورد مشاوره قرار گیرند. حال آنکه، پتانسیل بالقوهای در تشکلهای کوچک برای ارائه مشاورههای تخصصی و البته رفع مشکلات فضای کسبوکار وجود دارد که متاسفانه مورد استفاده قرار نمیگیرد.
به همین سبب، لازم است که این انجمنها نسبت به شناساندن ظرفیتهای خود به نهادهای دولتی و حاکمیتی ازجمله سازمان تامین اجتماعی، سازمان امور مالیاتی یا سازمان ملی استاندارد و همچنین گفتوگوی بدون واسطه با این نهادها کوشا باشند.
از طرفی، ارتباط موثر تشکلها با اتاقها نیز میتواند روی موقعیت آنها در تصمیمسازیهای اقتصادی موثر باشد. نظر به اهمیت این موضوع، اتاقها در دورههای مختلف و البته در دیگر شهرها، رویکرد متفاوتی را درباره حمایت از انجمنهای تحت حمایت خود در پیش گرفتهاند. برخی اتاقها که بودجه کافی در اختیار ندارند، قادر به حمایت مالی از تشکلهای اقتصادی مستقر در این شهرها نیستند اما میتوانند حمایتهای خود را به سوی حمایتهای معنوی و بدون تبعیض سوق دهند که به نظر میرسد در این زمینه نیز ضعفهایی وجود دارد.
اما اتاقهایی که از بودجه کافی برخورداند، میتوانند حمایتهایی را در حد تامین امکانات اولیه مورد نیاز یک انجمن در سالهای نخست فعالیت آن اعمال کنند. مشابه اقدامی که اتاق تهران در قالب خانه تشکلها به انجام رسانده و امکاناتی را برای یک یا دو سال اول فعالیت یک تشکل در اختیارشان قرار میدهد. از سوی دیگر، ضرورت دارد که ارتباط انجمنها و تشکلها با اتاقها بهعنوان تشکل تشکلها نیز بهبود پیدا کند. همچنین اتاقها باید از طریق شبکهسازی انجمنهای سراسر کشور، اسباب همافزایی و انتقال تجربه آنها را فراهم کنند. در کل، انجمنها باید برای توسعه برند خود برنامه جامعی داشته باشند.
البته نباید مساله ضعف فرهنگ کار تیمی را در وضعیت کنونی تشکلهای اقتصادی نادیده انگاشت؛ افزون بر این، تشکلها بعضا از ضعف روحیه فداکاری، رجحان منافع شخصی به منافع جمعی و عدم بهرهگیری از نوآوری و خلاقیت نیز رنج میبرند. اگرچه این مباحث بیشتر در حوزه خصوصیات فردی افراد حاضر در انجمنهاست و این موضوع به همه انجمنها قابل تعمیم نیست؛ چه آنکه در بسیاری از انجمنها، حضور افرادی دلسوز و توانا به پیشرفت این تشکلها منتهی شده است. اما بعضا مشاهده میشود که افرادی در تشکلها حضور دارند که تنها به دنبال مقام بوده و دغدغه حل مشکلات صنفی خود را ندارند.
مساله دیگری که وجود دارد آن است که مدیریت بسیاری از انجمنها همچنان بر مدار روشهای سنتی قرار داشته و در سالهای اخیر، نوآوری و خلاقیت در آنها کمتر دیده شده است. از اینرو، حضور افراد خلاق، توانا، دلسوز و دارای روحیه کار تیمی در هیات مدیره انجمنها یک ضرورت است. بدون تردید، ترویج فرهنگ کار تشکیلاتی یا حتی آموزش آن و همچنین در نظر گرفتن شرایط مورد اشاره برای احراز صلاحیت اعضای هیات مدیره تشکلها به توسعه این نهادها و متعاقب آن، ارتقای جایگاه آنها در تصمیمسازیهای اقتصادی کمک خواهد کرد.
منبع: اتاق تهران
ثبت دیدگاه