ورشکستگی ایران در دسترسی به آب

ورشکستگی ایران در دسترسی به آب

 صرفه‌جویی و افزایش بهره‌وری آب یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت در برنامه‌ریزی توسعه پایدار است و بر این اساس، نه تنها بخش کشاورزی بلکه شهری خانگی و صنعتی نیز باید برای صرفه‌جویی تلاش کنند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صنعت‌صنف، فاطمه پاسبان، عضو هیات علمی موسسه پژوهش‌های برنامه‌ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی در یادداشتی درباه ضرورت بازنگری در آب‌بری فعالیت‌های اقتصادی اعم از کشاورزی و صنعتی نوشت:

تغییرات آب ‌و هوایی در حال شتاب گرفتن است؛ طوفان، سیل، خشکسالی‌، گرمایش و سرمایش زیاد و آتش‌سوزی‌های شدید در جنگل‌ها همه حاکی از تغییراتی غیرمعمول با سرعتی بالا در جو زمین است. 

تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین در قرن جدید به یکی از مهمترین چالش‌های زیستمحیطی تبدیل شده که تمام کشورهای جهان ازجمله ایران را تحت تاثیر قرار داده است. کشورهای جهان برای مقابله با آثار نامطلوب تغییرات آب و هوایی برنامه‌های گوناکونی برای شناسایی عوامل گرمایش و تولید گازهای گلخانه‌ای و راهکارهای کاهش گرما و گازهای گلخانه‌ای تدوین کرده اند. 

به یقین، نبود برنامه‌ای مدون علمی، چالش‌های تغییرات اقلیمی ازجمله کم‌آبی و خشکسالی را دو چندان می‌سازد. در این میان، کشور ما به دلیل قرار گرفتن در منطقه نیمه‌بیابانی آسیب‌پذیری بیشتری نسبت به کشور‌های اروپایی در مواجهه با تغییرات آب و هوایی خواهد داشت و تنها راه چاره علاوه‌بر صرفه‌جویی در مصارف آبی و افزایش بهره‌وری آب، جبران کمبود آب با روش‌های مختلف ازجمله ذخیره‌سازی آب و تصفیه استاندارد فاضلاب‌های شهری برای مصارف کشاورزی است. 

درباره دسترسی به آب، ایران به مرحله ورشستگی رسیده است؛ به این دلیل که میزان مصرف آب، بیش از منابع قابل بهره‌برداری آب یعنی قابلیت سفره‌‌های زیرزمینی، رودخانه‌ها و دریاچه‌ها بوده و زمانی که میزان مصرف آب از میزان تولید و جایگزینی آن در منابع آبی فراتر می‌رود، یکی از گزینه‌ها که برای بلندمدت می‌تواند جوابگو باشد، کاهش تقاضای آب (صرفه جویی و افزایش بهره وری و ...) و رساندن آن به سطحی پایدار است.

هرگاه صحبت از صرفه‌جویی و بهره‌وری آب به میان می‌آید، بیشترین توجه به بخش کشاورزی معطوف می‌شود، در حالی که وقتی در دیگر فعالیت‌های اقتصادی، همانند صنعت فولاد و مواد غذایی و ... محاسبه آب‌بری شود برخی از این فعالیت‌ها بیشتر از تولیدات بخش کشاورزی آب‌بری دارند و گاهی موارد استقرار و جانمایی برخی صنایع خود مشکل کم‌آبی را به‌طور فزاینده بیشتر کرده‌است. 

در هر صورت هر فعالیتی که از آب استفاده می‌کند ضرورت دارد که میزان دقیق علمی آب‌بری محصول بر حسب منطقه سنجیده و براساس منابع آبی، خشکسالی و چشم‌انداز آمایش سرزمین، فعالیت‌های اقتصادی (کشاورزی، صنعت و خدمات) سنجیده شده و برای صرفه‌جویی و بهره‌ور کردن فعالیتهای پرآب‌بر، راهکار اجرایی با گرفتن نظرات کارشناسان و متخصصان مربوطه عملیاتی شود.

صرفه‌جویی و افزایش بهره‌وری آب یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت در برنامه‌ریزی توسعه پایدار است و بر این اساس، نه تنها بخش کشاورزی بلکه همه فعالیت‌های اقتصادی و همه فعالیت‌های عمران شهری و همه ما به‌عنوان مصرف‌کننده خانگی، برای صرفه‌جویی در مصرف آب و استفاده بهینه از آن باید تلاش کنیم. 

در بخش کشاورزی که تامینکننده غذای مردم است، ضرورت دارد زنجیره ارزش هر محصول از منظر آب، بهره‌ور و صرفه‌جو شود، یعنی این صرفه‌جویی باید از بخش تامین نهاده‌ها آغاز شده و به بخش‌‌های تولید، فرآوری، بازار و مصرف تسری پیدا کند. 

به‌طور یقین الگوی کشت و نوع محصولات انتخابی هر منطقه تولیدی باید بر حسب آمایش سرزمین و منابع آب و خاک بوده و علاوه‌بر این، دارای مزیت اقتصادی و رقابتی هم باشد. برای این منظور ابتدا باید الگوی مصرفی استاندارد و سالم خانوار برای مناطق مختلف کشور که متناسب با توان اقتصادی و قدرت خرید مردم، باشد، تعریف شود و پس از آن الگوی کشت هر منطقه براساس تقاضای منطقه و آمایش سرزمین تعریف شود و اگر تولید به اندازه تقاضا نبود از مناطق دیگر و یا خارج کشور تامین شود. همچنین لازم است، روش‌های صرفه‌جویی و افزایش بهره‌وری آب برای الگوی کشت تعریف شود که این مهم نیازمند سرمایه‌گذاری و نفوذ فناوری و دانش‌ در بخش تولید و فرآوری است. برای تولید محصولات پرآب‌تر چنانچه، جزو اقلام اساسی سبد تغذیهای خانوار نباشد می‌توان طرح نکاشت را برای مدت معینی اجرایی کرد و یا با تشویق و ترغیب کشاورزان الگوی کشت آنان را به سمت محصولات کم آب‌برتر و مورد نیاز سبد غذایی خانوار سوق داد. 

از سوی دیگر سیاست‌های صادراتی باید به گونه‌ای هماهنگ با الگوی کشت باشد؛ چنانکه، مشوق صادرات محصولات آب‌بر نباشد. سیاست‌های حمایتی، سیاست‌های پولی و بانکی، سیاست‌های مدیریت بازار، سیاست‌های تغذیه سالم در صورتی که هماهنگ و در راستای تقویت الگوی کشت بهینه باشد، می‌توان انتظار داشت تغییراتی در الگوی مصرف به‌وجود آید، وگرنه رویکرد دستوری برای اجرایی کردن الگوی کشت بهینه جواب نخواهد داد. 

تجربه جهانی نشان می‌دهد تعامل و گفت‌وگو با کشاورزان و طرح مساله و جلب مشارکت آنان برای تغییر الگوی تولید محصولات کشاورزی و اصلاح روش‌های آبیاری و افزایش بهره‌وری چاره کار است. همچنین الگوی کشت باید به‌گونه‌ای تدوین شود که معیشت پایدار کشاورز را تامین کند و نسبت به محصولات دیگر دارای سود اقتصادی قابل قبول باشد.

گفتنی است برای کاهش مصرف آب و صرفه‌جویی در مصرف آن توجه به ضایعات و هدر رفت محصولات کشاورزی و مواد غذایی یکی از راهکارهای اساسی و اصولی است که این مهم نیازمند عزم ملی برای اجرایی کردن آن در طول زنجیره ارزش است.

ab

ثبت دیدگاه

شکیبا باشید ...