حاشیه‌نشینی ایران در اجرای ابتکار ابریشم

حاشیه‌نشینی ایران در اجرای ابتکار ابریشم

حاشیه‌نشینی ایران در اجرای ابتکار ابریشم؛ ابتکار ‌کمربند-راه نوعی زنجیره ارزش چین‌محور است و ایران در دهه نخست اجرای ابتکار ابریشم، حاشیه‌نشین بوده است.

به گزارش ، محسن شریعتی‌نیا، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه بهشتی و متخصص حوزه چین با اشاره به گام‌های تدوین نقشه راه مشارکت ایران در ابتکار ‌کمربند-راه و ترسیم نقشه راه مشارکت ایران در آن گفت: پایش روند اجرای ابتکار ‌کمربند-راه از چند منظر ازجمله زنجیره ارزش جهانی، نقش کانونی زنجیره‌های ارزش در اقتصاد جهانی، زنجیره ارزش چین‌محور و اسناد بالادستی دولت چین در حوزه ابتکار ‌کمربند-راه صورت گرفته است.

شریعتی‌نیا که در نشست نخستین گزارش اتاق فکر ابتکار کمربند-راه چین به ارائه گزارش «الزامات مشارکت ایران در ابتکار کمربند-راه» می‌پرداخت، افزود: پایش روند اجرای ابتکار ‌کمربند-راه، این یافته‌ها را حاصل کرد که این ابتکار فقط مجموعه‌ای از گذرگاه‌ها و کریدورها نیست؛ همچنین در ابتکار ‌کمربند-راه اهداف ژئوپلیتیکی محوریت ندارد. در عین حال، ابتکار ‌کمربند-راه نوعی زنجیره ارزش چین‌محور است و مشارکت در آن تابع منطق مشارکت در زنجیره‌های ارزش است و درنهایت اینکه در دهه نخست اجرای ابتکار ابریشم، ایران حاشیه‌نشین بوده است.

او سپس به نمونه‌هایی از پروژه‌های کلیدی اجرا شده در قالب ابتکار ‌کمربند-راه پرداخت و گفت: توسعه بندر گوادر در کریدور اقتصادی چین-پاکستان، بندر خشک قورغاس در قزاقستان، منطقه همکاری تجاری و اقتصادی چین و مصر در سوئز، راه‌آهن جاکارتا-باندونگ در اندونزی و بازار تاجران دبی در جبل‌علی ازجمله این پروژه‌هاست.

شریعتی‌نیا در ادامه به تحلیل قوت‌ها و ضعف‌ها، فرصت‌ها و تهدیدات ایران برای مشارکت در ابتکار ‌کمربند-راه پرداخت و افزود: مشارکت در زنجیره ارزش چین‌محور، بهبود جایگاه ژئواکونومیک ایران، کاهش شکاف زیرساختی و تسهیل روند توسعه اقتصادی ازجمله فرصت‌های مشارکت در این طرح به شمار می‌‌آید و البته تهدیدها شامل تحریم‌های ایالات متحده، گسترش وابستگی به چین و تثبیت موقعیت ایران در پیرامون اقتصاد چین، نفوذ فزاینده در بازارهای پیرامونی ایران، قاعده‌گذاری بدون حضور ایران و تضعیف موقعیت ژئواکونومیک ایران است.

این استاد دانشگاه در ادامه «انرژی و معادن»، «بازار داخلی بالقوه بزرگ»، «مشارکت در جاده ابریشم دیجیتال» و «موقعیت ژئواکونومیک» را جزو نقاط قوت ایران برای مشارکت در این پروژه برشمرد و تصریح کرد: نااطمینانی بالا، سیاست خارجی ژئوپلیتیک‌محور، عدم عضویت در سازمان تجارت جهانی، پیچیدگی نظام قانونی و حکمرانی در حوزه دیپلماسی اقتصادی، فقدان سیاست تجاری منسجم، عدم دسترسی به نظام مالی جهانی و قطبی شدن روابط با چین به‌عنوان نقاط ضعف ایران مطرح است.

او با تبیین جهت‌گیری ایران در رویارویی  با این پروژه یادآور شد: جهت‌گیری استراتژیک ایران، مشارکت در این پروژه بوده و دو پروژه کلیدی همکاری ایران و چین در قالب جاده ابریشم ریلی بوده است. البته هر دو پروژه با پیچیدگی‌های فراوانی روبه‌رو هستند و پیشرفت اندکی داشته‌اند؛ نکته حائز اهمیت اینکه، نگاه گذرگاهی (کریدوری) به مشارکت در ابریشم، تقلیل‌گرایانه است.

تکلیف ایران هنوز با اکو مشخص نیست

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه بهشتی و متخصص حوزه چین سپس، چارچوب سیاستی برای مشارکت در زنجیره‌های ارزش جهانی و پیشبرد توسعه ایران را ترسیم کرد و گفت: جانمایی زنجیره‌های ارزش جهانی در استراتژی توسعه، فراهم کردن قابلیت‌های مشارکت در زنجیره‌های ارزش جهانی، توسعه ظرفیت تولید در داخل، فراهم کردن یک چارچوب قوی زیست‌محیطی، اجتماعی و حکمرانی و هم‌افزایی سیاست‌ها و نهادهای حوزه تجارت و ‌سرمایه‌گذاری جزو عناصر کلیدی این مشارکت باید باشد.

شریعتی‌نیا همچنین با اشاره به الزامات کلان مشارکت در زنجیره ارزش ابریشم، هماهنگی سیاست‌ها، تجارت بدون مانع، اتصالات زیرساختی، تعاملات مردمی و همگرایی مالی را جزو این الزامات برشمرد و هر یک از این موارد را تشریح کرد.

در ادامه این جلسه، فریدون وردی‌نژاد، مشاور دبیرکل اتاق تهران در امور چین، طی سخنانی با اشاره به اینکه در جهان، سه قطب تولید زنجیره ارزش شکل گرفته است، توضیح داد: این سه قطب در آمریکا، اروپا و حول چین شکل گرفته و دیگر کشورها به‌عنوان مجموعه‌های پیرامونی این سه قطب نقش‌آفرینی می‌کنند.

او با بیان اینکه موقعیت ایران در ارتباط با قطب آمریکا و قطب اروپا نامشخص است، ادامه داد: تنها قطب زنجیره تامین که ‌می‌توان روی آن حساب باز کرد، چین است.

وردی‌نژاد تصریح کرد: باید این مساله را درک کنیم که در شرایط فعلی قادر نیستیم در زنجیره‌های تامین و ارزش جهانی نقش ایفا کنیم و البته باید به این واقعیت توجه نشان دهیم که برای ایفای نقش در این زنجیره‌ها باید پروژه‌هایی چون ابتکار کمربند-راه و همچنین پیمان‌های منطقه‌ای ازجمله سازمان همکاری‌های شانگهای و سازمان همکاری اقتصادی اکو را جدی بگیریم. جالب است بدانید که تکلیف ایران هنوز با اکو مشخص نیست چه برسد به بریکس و دیگر موارد. کرونا، جنگ اوکراین و آنچه در غزه رخ داد، نشان داد که منطقه‌گرایی و زنجیره‌های ارزش منطقه‌ای اهمیت بالاتری دارد.

وردی نژاد در ادامه اظهار داشت: اگرچه در ابتکار ‌کمربند-راه، گذرگاه‌ها اهمیت نخست را دارا نیستند اما چینی‌ها به دلیل نوع ارتباط با آمریکا ناگزیرند به گذرگاه‌ها توجه نشان دهند و ایران نیز در تدوین سند سیاستی خود باید به این مساله توجه کند.


 

ثبت دیدگاه

شکیبا باشید ...